امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
لطفا راهنماییم کنید..
#1
سلام دو سوال دارم.

1=اگه یه زن با شوهرش مشکل داشته باشه و بلاخره زن بره در خواست طلاق بده آیا مهریه به زن تعلق میگیره؟ و چقدر سهمشه؟

2=مسولیت حقوقی هریک از افراد در مقابل یکدیگر مسولیت حقوقی
1وکیل سرپرست در مقابل کار اموز وکالت
2رزیدنت در مقابل انترن
3پزشک در مقابل رزیدنت
4کار اموز قضایی در مقابل قاضی
اگر هر کدام تقصیر کنند چه مسولیتی به عهده سرپرستان وخودشان است؟


تشکر
پاسخ
#2
(۱۸ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۷ : ۲۳)حقوق ایران نوشته است: سلام دو سوال دارم.

1=اگه یه زن با شوهرش مشکل داشته باشه و بلاخره زن بره در خواست طلاق بده آیا مهریه به زن تعلق میگیره؟ و چقدر سهمشه؟

2=مسولیت حقوقی هریک از افراد در مقابل یکدیگر مسولیت حقوقی
1وکیل سرپرست در مقابل کار اموز وکالت
2رزیدنت در مقابل انترن
3پزشک در مقابل رزیدنت
4کار اموز قضایی در مقابل قاضی
اگر هر کدام تقصیر کنند چه مسولیتی به عهده سرپرستان وخودشان است؟
تشکر

سلام
دوست گرامی تقاضی طلاق از طرف هر کدام از زوجین باشه هیچ تاثیری در مقدار مهریه نداره و باید کلش پرداخت بشه . مگر اینکه طلاق توافقی باشه و زوج در قبال بذل کل یا بخشی از مهریه بخواد زوجه رو طلاق بده . در حال پرداخت یا عدم پرداخت مهریه هیچ ارتباطی به درخواست طلاق نداره . فقط در حالتی که اگر زن قبل از نزدیکی با شوهر خود تقاضای طلاق بده ، به علت اینکه باکره هستش ، نصف مهریه بهش تعلق میگیره . ولی اگر صرفاً مهریه رو مطالبه کنه باز هم کل مهریه بهش تعلق میگیره .

اصولاً مسئولیت حقوقی هیچ کدام از افراد در جامعه بر عهده دیگران نمی باشد . به نظر بنده اگر همین افرادی که در بالا ذکر کرده اید مرتکب اشتباهی گردند ، مسئولیت حقوقی و جبران ضرر و زیان های وارده بر عهده خودشان می باشد . مگر اینکه وارد بحث کیفری شویم و این افراد به جهت دستور و اعمال وظیفه خود که در توانشان نبوده توسط سرپرست خود مسئول انجام کاری شوند و در راستای انجام آن کار مرتکب جرم گردند . در اینصورت مسئولیت ایشان و سرپرستشان نسبت به آن عمل خاص و اینکه سبب و تسبیب و معاونت یا مباشرت در جرم و .... که فروض گوناگونی دارد ، تعیین می شود .
جهت اخذ مشاوره رایگان با دفتر مؤسسه تماس بگیرید : ۶۶ ۱۷ ۵۷ ۶۶ ۰۲۱ / ۴۳۴۹ ۸۵۷ ۰۹۱۲
پاسخ
#3
(۱۹ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۱ : ۱۱)vakil نوشته است:
(۱۸ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۷ : ۲۳)حقوق ایران نوشته است: سلام دو سوال دارم.

1=اگه یه زن با شوهرش مشکل داشته باشه و بلاخره زن بره در خواست طلاق بده آیا مهریه به زن تعلق میگیره؟ و چقدر سهمشه؟

2=مسولیت حقوقی هریک از افراد در مقابل یکدیگر مسولیت حقوقی
1وکیل سرپرست در مقابل کار اموز وکالت
2رزیدنت در مقابل انترن
3پزشک در مقابل رزیدنت
4کار اموز قضایی در مقابل قاضی
اگر هر کدام تقصیر کنند چه مسولیتی به عهده سرپرستان وخودشان است؟
تشکر

سلام
دوست گرامی تقاضی طلاق از طرف هر کدام از زوجین باشه هیچ تاثیری در مقدار مهریه نداره و باید کلش پرداخت بشه . مگر اینکه طلاق توافقی باشه و زوج در قبال بذل کل یا بخشی از مهریه بخواد زوجه رو طلاق بده . در حال پرداخت یا عدم پرداخت مهریه هیچ ارتباطی به درخواست طلاق نداره . فقط در حالتی که اگر زن قبل از نزدیکی با شوهر خود تقاضای طلاق بده ، به علت اینکه باکره هستش ، نصف مهریه بهش تعلق میگیره . ولی اگر صرفاً مهریه رو مطالبه کنه باز هم کل مهریه بهش تعلق میگیره .

اصولاً مسئولیت حقوقی هیچ کدام از افراد در جامعه بر عهده دیگران نمی باشد . به نظر بنده اگر همین افرادی که در بالا ذکر کرده اید مرتکب اشتباهی گردند ، مسئولیت حقوقی و جبران ضرر و زیان های وارده بر عهده خودشان می باشد . مگر اینکه وارد بحث کیفری شویم و این افراد به جهت دستور و اعمال وظیفه خود که در توانشان نبوده توسط سرپرست خود مسئول انجام کاری شوند و در راستای انجام آن کار مرتکب جرم گردند . در اینصورت مسئولیت ایشان و سرپرستشان نسبت به آن عمل خاص و اینکه سبب و تسبیب و معاونت یا مباشرت در جرم و .... که فروض گوناگونی دارد ، تعیین می شود .
خیلی خیلی ممنونم(گل)


پاسخ
#4
(۱۹ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۶ : ۱۶)حقوق ایران نوشته است:
(۱۹ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۱ : ۱۱)vakil نوشته است:
(۱۸ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۷ : ۲۳)حقوق ایران نوشته است: سلام دو سوال دارم.

1=اگه یه زن با شوهرش مشکل داشته باشه و بلاخره زن بره در خواست طلاق بده آیا مهریه به زن تعلق میگیره؟ و چقدر سهمشه؟

2=مسولیت حقوقی هریک از افراد در مقابل یکدیگر مسولیت حقوقی
1وکیل سرپرست در مقابل کار اموز وکالت
2رزیدنت در مقابل انترن
3پزشک در مقابل رزیدنت
4کار اموز قضایی در مقابل قاضی
اگر هر کدام تقصیر کنند چه مسولیتی به عهده سرپرستان وخودشان است؟
تشکر

سلام
دوست گرامی تقاضی طلاق از طرف هر کدام از زوجین باشه هیچ تاثیری در مقدار مهریه نداره و باید کلش پرداخت بشه . مگر اینکه طلاق توافقی باشه و زوج در قبال بذل کل یا بخشی از مهریه بخواد زوجه رو طلاق بده . در حال پرداخت یا عدم پرداخت مهریه هیچ ارتباطی به درخواست طلاق نداره . فقط در حالتی که اگر زن قبل از نزدیکی با شوهر خود تقاضای طلاق بده ، به علت اینکه باکره هستش ، نصف مهریه بهش تعلق میگیره . ولی اگر صرفاً مهریه رو مطالبه کنه باز هم کل مهریه بهش تعلق میگیره .

اصولاً مسئولیت حقوقی هیچ کدام از افراد در جامعه بر عهده دیگران نمی باشد . به نظر بنده اگر همین افرادی که در بالا ذکر کرده اید مرتکب اشتباهی گردند ، مسئولیت حقوقی و جبران ضرر و زیان های وارده بر عهده خودشان می باشد . مگر اینکه وارد بحث کیفری شویم و این افراد به جهت دستور و اعمال وظیفه خود که در توانشان نبوده توسط سرپرست خود مسئول انجام کاری شوند و در راستای انجام آن کار مرتکب جرم گردند . در اینصورت مسئولیت ایشان و سرپرستشان نسبت به آن عمل خاص و اینکه سبب و تسبیب و معاونت یا مباشرت در جرم و .... که فروض گوناگونی دارد ، تعیین می شود .
خیلی خیلی ممنونم(گل)
ضمن عرض سلام و خسته نباشید بنده پس از مطالعه عرایض دوست عزیزم جناب آقای خدائی فر ضمن تائید عرایض دوست عزیز موردی از نظر بنده و جود دارد که خواستم جهت تکمیل بحث عرض کنم و آن مورد این است که با عنایت به شرع مقدس اسلام و قانون جاری ایران و با توجه به سوال اول =اگه یه زن با شوهرش مشکل داشته باشه و بلاخره زن بره در خواست طلاق بده آیا مهریه به زن تعلق میگیره؟ و چقدر سهمشه؟ لازم به ذکر دانستم عرض کنم که حق طلاق با مرد بوده و هست و تنها کسی که میتواند زن را طلاق بدهد مرد است و تنها زمانی که زن میتواند خود را مطلقه کند آنهم با وکالت و نه خود زن یعنی باز هم حق طلاق با مرد است و زن وکیل به انجام تشریفات میباشد و به دستور مقام محترم قضائی تخلف مرد از شروطی که در عقد نامه اضافه و یا کسر شده باشد و آنهم پس از احراز شرایط پس زن اصلاً حق طلاق ندارد که بخواهد برود تقاضای طلاق بدهد زیرا مشکل داشتن دلیل بر تخلف از شرط نیست نتیجه میگیریم زن بجز موارد تخلف از شروط به هیچ عنوان حق طلاق ندارد و در موارد دیگر بستگی به شرایطی که جناب خدائی فر فرموده اند بوده و بستگی به نوع طلاق خلع باشد یا مبارات شرایط طلاق تعریف و یا توافق میگردد و مباحث بسیار دیگر چه بسا در مواردی بنده عیناً دیده ام زن علاوه بر بذل مهریه مقدار قابل توجهی هم به مرد داده تا مرد طلاق زن را بدهدجالب اینکه در موردی که دیده ام هر دو طرف وکیل داشته و وکلای هردو طرف به نام و فوقالعاده هم با تجربه و دارای مدارج علمی بالائی بوده پس ذاتاً حق طلاق با مرد بوده و به دستور مقام محترم قضائی،پس با توجه به این توضیح کوتاه و خارج از مباحث حقوقی مورد مهریه هم از نظر بنده بستگی به توافق طرفین دارد.

بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#5
خیلی ممنون از هر دو دوست عزیز که کمکم کردند..واقعا تشکر میکنم

یه سوال دیگه هم داشتم...مممنون میشم جوابم رو بدید

سوالی هم داشتم واون اینکه آیا معاونت در خود کشی جرمه یا نه؟
پاسخ
#6
با سلام خدمت مخاطب محترم با توجه به سوال شما در مورد معاونت در خودکشی با ید ابتدا بدانم منظور شما از معاونت در خودکشی چیست؟ و هدف شما از طرح این سوال چیست؟ ولی از نظر کلی معاونت در خودکشی دارای جوانب مختلفی بو ده منظور این است که آیا خودکشی منجر به کشته شدن شده و یا نشده یعنی جرم خودکشی عقیم مانده ؟و سوالات و مباحث مختلف دیگر ولی در پاسخ از نظر اینجانب کمک ،معاونت،تشویق و ترقیب و یا تسهیل ،اجبار یا اکراه و....غیره که منجر به خودکشی توسط دیگری شود جرم است خواه خودکشی محقق شود و یا نشود.
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#7
می توان این چک را کیفری محسوب کرد ؟

شخص الف از حسابی به موجودی 100000 میلیون ریال یک فقره چک به مبلغ 100000میلیون ریال به تاریخ 3/5/91 در وجه " ب "صادر می کند و دو روز بعد چکی به مبلغ 500000میلیون ریال در وجه "ج" به تاریخ 12/4/91 صادر می نماید . "ب " با مراجعه به بانک با کسری موجودی مواجه می گردد . حال می تواند چک را از طریق کیفری دنبال کند؟
پاسخ
#8
(۲۴ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۵۴ : ۱۳)حقوق ایران نوشته است: می توان این چک را کیفری محسوب کرد ؟

شخص الف از حسابی به موجودی 100000 میلیون ریال یک فقره چک به مبلغ 100000میلیون ریال به تاریخ 3/5/91 در وجه " ب "صادر می کند و دو روز بعد چکی به مبلغ 500000میلیون ریال در وجه "ج" به تاریخ 12/4/91 صادر می نماید . "ب " با مراجعه به بانک با کسری موجودی مواجه می گردد . حال می تواند چک را از طریق کیفری دنبال کند؟

با سلام خدمت مخاطب محترم با عنایت به سوال طرح شده توسط حضرتعالی منظور و هدف شما را از طرح اینگونه سوال را نمیدانم ولی در هر صورت در صورت نیاز به پاسخ به سوال حضرتعالی باید بگویم ابتدا باید بدانیم دلیل صدور چنین چک با چنین مبلغی چیست؟ودر صورت وجود رابطه اقتصادی مربوط به چه تاریخی بوده یعنی منشاء صدور چنین چکی چیست؟چه چیزی مورد معامله بوده؟هدف از صدور چنین چکی به تاریخ ماقبل از چک اول چیست ؟و تاریخ و زمان واقعی صدور هریک از دو چک چه تاریخهایی بوده؟ وضعیت صدور چکها چگونه است یعنی مندرجات در چک از نظر گیرنده؟
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#9
(۲۴ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۷ : ۲۰)Kamyab.Teymouri نوشته است:
(۲۴ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۵۴ : ۱۳)حقوق ایران نوشته است: می توان این چک را کیفری محسوب کرد ؟

شخص الف از حسابی به موجودی 100000 میلیون ریال یک فقره چک به مبلغ 100000میلیون ریال به تاریخ 3/5/91 در وجه " ب "صادر می کند و دو روز بعد چکی به مبلغ 500000میلیون ریال در وجه "ج" به تاریخ 12/4/91 صادر می نماید . "ب " با مراجعه به بانک با کسری موجودی مواجه می گردد . حال می تواند چک را از طریق کیفری دنبال کند؟

با سلام خدمت مخاطب محترم با عنایت به سوال طرح شده توسط حضرتعالی منظور و هدف شما را از طرح اینگونه سوال را نمیدانم ولی در هر صورت در صورت نیاز به پاسخ به سوال حضرتعالی باید بگویم ابتدا باید بدانیم دلیل صدور چنین چک با چنین مبلغی چیست؟ودر صورت وجود رابطه اقتصادی مربوط به چه تاریخی بوده یعنی منشاء صدور چنین چکی چیست؟چه چیزی مورد معامله بوده؟هدف از صدور چنین چکی به تاریخ ماقبل از چک اول چیست ؟و تاریخ و زمان واقعی صدور هریک از دو چک چه تاریخهایی بوده؟ وضعیت صدور چکها چگونه است یعنی مندرجات در چک از نظر گیرنده؟
شما هرسه فرد رو تاجر در نظر بگیرید و صدور چک ها رو برای معامله در مورد زمان واقعی چک ها هم فکر می کنم مشخص باشه تاریخ امضا قبل از تاریخ وصول است ممنون از توجهتون
پاسخ
#10
مخاطب محترم شما دانشجو هستید

در هر صورت با در نظر گرفتن توضیح آخر مبنی بر اینکه چکها قبل از تاریخ وصول صادر شده چکها ماهیت حقوقی دارد و نمیتوان اقدام کیفری نمود
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#11
(۲۳ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۵۱ : ۱۷)Kamyab.Teymouri نوشته است:
(۲۳ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۲۴ : ۱۲)حقوق ایران نوشته است: سلام ببخشید من در سال 1374 سرقفلی مغازه ای را خریداری کردم الان پس از گذشت 17 سال مالک اول مالکیت را به شخصی دیگر فروخته است الان من به دلیل پاره ای از مشکلات من قصد اجاره دادن آن ملک با وجود اینکه در قولنامه اول حق انتقال به غیر به من داده شده است دارم مالک دوم مرا اذیت کرده و به من میگوید شما حق نداری مغازه را به کسی بدهی و اگر این کار را بکنی من از تو شکایت میکنم و طبق قانون نمیدونم فلان سال تقاضای ملکم میکنم و ملک را از تو برمیدارم وتو مجبوری که هر قیمتی دادگاه گفت ملک را به من بدهی.سوال دیگرم اینه که اگر مستاجر سرقفلی (یا وراث مساجر سرقفلی ) تصمیم به فروش سرقفلی مغازه بگیرد ومالک همان مغازه نیز طالب خرید سرقفلی باشد ولی بر سر قیمت توافق حاصل نشود و قیمتپیشنهادی مستاجر بالاتر از قیمتی باشد که مالک در نظر داشته آیا مالک می تواند مانعانجام معامله سرقفلی مغازه مورد بحث با شخص ثالث شود یا خیر ؟ با عنایت به اینکه درمتن اجاره نامه و قولنامه خرید سرقفلی حق انتقال به غیر به مستاجر داده شده الان حدود 1 سال هم هست که مال الجاره رو از من نمیگیره فکر کنم تصمیم داره به بهانه پرداخت نکردن مال الجاره میخواد تخلیه ملک رو بگیره و مغازه رو از دستم در بیاره
باتشکر
عاجزانه از شما تقاضا دارم مرا راهنمایی کنید..با آرزوی توفیق برای شما
با سلام خدمت مخاطب محترم با عنایت به توضیح حضرتعالی مبنی بر دادن مجوز اجاره به غیر از سوی مالک قبلی در پاسخ به سوالات شما از نظر اینجانب عرض میکنم هیچ قانونی تحت هیچ شرایطی چه طبق قانون قدیم و چه مطابق قانون جدید سرقفلی حق ندارد و نمیتواند در صورت اجاره دادن به غیر تخلیه ملک شما را گرفته و یا حتی باعث آزار و اذیت شما شود و به هیچ عنوان نمیتواند تخلیه ملک را بخواهد مگر با استناد به قانون و در مورد تخلیه به موجب اجاره شرعاً و قانوناً حق اعتراض و تخلیه را ندارد زیرا با علم به اینکه قبلاً مالک ملک حقوق مربوط به سرقفلی و حق کسب و پیشه را با اذن اجاره به غیر واگذار نموده و در مورد فروش ملک توسط مستاجر با توجه به اینکه ابتدا مالک برایش حق ایجاد میشود جهت خرید شما میتوانید ضمن اظهارنامه رسمی اعلان به فروش و مبلغی را که مد نظر دارید را نموده و اگر مالک قبول خرید ملک مذکور را با مبلغی که اعلان نموده اید را قبول کند به شرط اینکه خریدار واقعی و جود داشته باشد و ضمن دادخواست تقاضای واگذاری به شخص خریدار بعدی را نمائید مالک یا به مبلغ تمکین میکند و یا خیر و در صورت قبول مبلغ را پرداخت و ملک خود را مجدداً خریداری میکند و لاغیر دادگاه راساً حکم به انتقال سرقفلی به غیر را نموده و مبلغ حق مالکانه را مشخص مینماید و در موارد تخلیه دیگر مانند تخریب و نوسازی و نیاز شخصی مسائل خود را دارد و در مورد کارشناسی زمانی است که حق مذکور مشتری نداشته و مستاجر سرقفلی نیازمند است در آن حالت و یا انتقال به غیر بدون مجوز نظر کارشناس مطرح میشود در ضمن لازم به ذکر است در مورد قبل اگر مالک سرقفلی ادعای کذب در مورد انتقال نماید و اظهارنامه واهی مبنی بر موارد مذکور برای مالک ارسال کند و حقوق خود نسبت به ملک مورد نظر را واهی و یا سوری ادعا نموده باشد تحت عناوین مجرمانه تحت تعقیب کیفری قرار می دهند و در مورد نگرفتن مال الاجاره شما باید در صورت استنکاف از دریافت به دفترخانه ای که سند اجاره سرقفلی را نوشته مراجعه و شماره حساب دریافت و مبالغ را حتماً به آن حساب بریزید زیرا یکی از موارد مهم در ایجاد حق تخلیه نپرداختن اجور می باشد و اگر قرارداد شما دستی بوده به دادگاه محل وقوع ملک رجوع و شماره حساب دریافت کنید
با تشکر فراوان بابت جوابتون صمیمانه از لطفتون تشکر میکنم ببخشید آخه تو قولنامه من نوشته آقای ........ محق و مجاز است که در مغازه استیفا منفعت کند ویا مغازه را به غیر واگذار نماید.ننوشته که اول مالک یا با اجازه مالکاین یه موضوع موضوع دیگه هم تو قولنامه من هیچ اسمی از شغل به خصوص تو این مغازه نیومده آیا من میتونم شغلم رو تغییر بدم یه چیزی دیگه مالک جدید به من میگه تو باید بیای به من قولنامه جدید تنظیم کنی و تمام شرایط هایی که تو قولنامه قبل داشتی تغییر میکنه و هر شرایطی که من تصمیم بگیرم باید قبول کنی حتی حق انتقال به غیر که داشتی دیگه باطل میشه باید بنویسی اول مالک آیا با فروش مالکیت تمام قولنامه ها باطل میشود با تشکر فراوان
پاسخ
#12
با سلام خدمت مخاطب محترم برادر عزیز از نظر بنده با عنایت به قانون مربوط به حق سرقفلی و قانون مدنی سرقفلی و حق کسب و پیشه و استفاده از منفعت و از نظر کلی و بیان ساده در اصل شما نوعی مستاجر ملک میباشد و دارنده حقوق مکتسیه خاص مطابق قانون و اگر هم در قرارداد شما قید نشده باشد در مورد انتقال به مالک اصلی ملک حق شفعه و یا حقوقی که از باب انتقال سرقفلی وجود دارد این حق را به مالک میدهد که اولین خریدار این حق مالک اصلی میباشد و در صورت عدم توافق موارد توضیح داده شده قبلی اگر شغلی قید نشده باشد شما به هر شغلی که میخواهید میتوانید تغیر شغل داده و مالک جدید به هیچ عنوان نه حق اعتراض داشته و نه دارد به شرط اینکه اگر یک زمانی مالک جدید مدعی شد باید بگویید من با مالک قبلی توافق کردم هر شغلی را که دوست داشته باشم را دایر نمایم و یا در صورت اجاره موقت و یا انتقال منافع دائم به غیر این حق را به نسبت دیگری اعمال نمایم زیرا مالک جدید با علم به این موضوع ملک را خریده و قانوناً باید از قرارداد منعقده تبعیت کند و یا شما را به هر قیمتی که خواستید راضی و این حق را از بین ببرد و یا صبر کند اگر یک زمان که شما حقوق خود را واگذار نمودید با حق مالکانه خود طرح دعوی و مطابق قرارداد خرید شما با مالک جدید مبلغ را به حساب دادگستری ریخته و مستاجری که شما به او واگذار کرده اید را تخلیه کند و بیخود کرده میگه با اون قولنامه بنویسید سرتون کلاه نگذاره مواظب باشید و قولنامه شما تا زمانی که شما و ورثه شما تا هرچند نسل که بگذرد دارای اعتبار بوده و هست فقط مواضب باشید سرتون کلاه نگذاره شاید با طرح دعوی کذب بخواهد شما را بترساند و مجبور کند هیچ قاضی و هیچ محکمه ای در صورت طرح دعوی به نفع او حکم نخواهد داد و در صورت پارتی بازی و صدور حکم ان حکم خلاف قانون بوده و قابل نقض و قاضی صادر کننده حکم نیز عملش تخلف قضائی بوده و قاضی نیز قابل پیگرد میباشد پس به هیچ عنوان نترسید بیانات او خلاف قانون بوده و به او هم شفاهی و هم کتبی با ارسال اظهار نامه تهدید و ایجاد مزاحمتش را هشدار دهید مطمئن باشید دیگر مزاحمتان نخواهد شد مجدداً عرض میکنم گول نخورید و این نظرات بیان شده نظر بنده و برداشت من از مطالب بیان شده شما و با توجه به قوانین مربوطه بوده شاید دوستان دیگر نظرات دیگر داشته باشند و باید نظرات آنها را دید و شنید
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#13
(۲۶ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۵۵ : ۰۰)Kamyab.Teymouri نوشته است: با سلام خدمت مخاطب محترم برادر عزیز از نظر بنده با عنایت به قانون مربوط به حق سرقفلی و قانون مدنی سرقفلی و حق کسب و پیشه و استفاده از منفعت و از نظر کلی و بیان ساده در اصل شما نوعی مستاجر ملک میباشد و دارنده حقوق مکتسیه خاص مطابق قانون و اگر هم در قرارداد شما قید نشده باشد در مورد انتقال به مالک اصلی ملک حق شفعه و یا حقوقی که از باب انتقال سرقفلی وجود دارد این حق را به مالک میدهد که اولین خریدار این حق مالک اصلی میباشد و در صورت عدم توافق موارد توضیح داده شده قبلی اگر شغلی قید نشده باشد شما به هر شغلی که میخواهید میتوانید تغیر شغل داده و مالک جدید به هیچ عنوان نه حق اعتراض داشته و نه دارد به شرط اینکه اگر یک زمانی مالک جدید مدعی شد باید بگویید من با مالک قبلی توافق کردم هر شغلی را که دوست داشته باشم را دایر نمایم و یا در صورت اجاره موقت و یا انتقال منافع دائم به غیر این حق را به نسبت دیگری اعمال نمایم زیرا مالک جدید با علم به این موضوع ملک را خریده و قانوناً باید از قرارداد منعقده تبعیت کند و یا شما را به هر قیمتی که خواستید راضی و این حق را از بین ببرد و یا صبر کند اگر یک زمان که شما حقوق خود را واگذار نمودید با حق مالکانه خود طرح دعوی و مطابق قرارداد خرید شما با مالک جدید مبلغ را به حساب دادگستری ریخته و مستاجری که شما به او واگذار کرده اید را تخلیه کند و بیخود کرده میگه با اون قولنامه بنویسید سرتون کلاه نگذاره مواظب باشید و قولنامه شما تا زمانی که شما و ورثه شما تا هرچند نسل که بگذرد دارای اعتبار بوده و هست فقط مواضب باشید سرتون کلاه نگذاره شاید با طرح دعوی کذب بخواهد شما را بترساند و مجبور کند هیچ قاضی و هیچ محکمه ای در صورت طرح دعوی به نفع او حکم نخواهد داد و در صورت پارتی بازی و صدور حکم ان حکم خلاف قانون بوده و قابل نقض و قاضی صادر کننده حکم نیز عملش تخلف قضائی بوده و قاضی نیز قابل پیگرد میباشد پس به هیچ عنوان نترسید بیانات او خلاف قانون بوده و به او هم شفاهی و هم کتبی با ارسال اظهار نامه تهدید و ایجاد مزاحمتش را هشدار دهید مطمئن باشید دیگر مزاحمتان نخواهد شد مجدداً عرض میکنم گول نخورید و این نظرات بیان شده نظر بنده و برداشت من از مطالب بیان شده شما و با توجه به قوانین مربوطه بوده شاید دوستان دیگر نظرات دیگر داشته باشند و باید نظرات آنها را دید و شنید
به اندازه تمام دنیا از شما متشکرم یادآور بشم که من حتی قولنامه مالک جدید هم دیدم ..مشاهده کردم که مالک قدیم توی قولنامه ای که مالکیت رو به مالک جدید فروخته قید کرده که قرارداد واگذاری سرقفلی اولیه از طرف مالک قدیم به پدر من واگذار شده به قوت خود باقیست و مالکین بعدی نیز میبایست طبق شرایط همان قراردادها عمل نمایند و مالک جدید با این علم و آگاهی مالکیت مغازه ما را خریداری کرده و پایین قولنامه امضا کرده.
پاسخ
#14
مخاطب محترم از اینکه توانستم با استفاده از بضاعت اندک حقوقی خود باعث آسایش خاطر شما شوم خوشحالم در ضمن اگر هم در قرارداد خرید مالک جدید هم به این مسئله اشاره نشده بود باز هم قانون شما را محق می دانست
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#15
سلام خسته نباشید(گل)

آیا وکالت هم باطل میشه ؟در چه صورت؟ ، سوال دیگه ، آیا اگه تعدادی از ورثه بخوان منزل پدری رو بفروشن میتونن؟اگه یکی از ورثه راضی نباشه چی؟یا باید همه ورثه راضی باشن
پاسخ
#16
(۳۰ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۲۴ : ۱۱)حقوق ایران نوشته است: سلام خسته نباشید(گل)

آیا وکالت هم باطل میشه ؟در چه صورت؟ ، سوال دیگه ، آیا اگه تعدادی از ورثه بخوان منزل پدری رو بفروشن میتونن؟اگه یکی از ورثه راضی نباشه چی؟یا باید همه ورثه راضی باشن
با سلام خدمت مخاطب محترم در پاسخ به سوال اول شما از نظر بنده و کالت هم بستگی به شرایطی قابل ابطال می باشد به این توضیح که ابطال وکالت یا به موجب قانون است و یا به اراده موکل و یا قوه قهریه و تا آنجا که بنده به خاطر دارم وکالت یا به موجب پایان عمل وکیل و یا پایان کار وکیل پایان می یابد مانند اینکه شخصی وکیل شما در فروش یک ملک و یا امضاء سندی و......غیره بوده و آن عملی را که موکل مد نظرش بوده به اتمام رسیده و دیگر وکالت وکیل موضوعیتی نداشته در این حالت از نظر حقوقی پایان وکالت بوده و به قول عامیانه وکالت باطل میشود مورد دیگر فوت موکل ویا وکیل بوده مورد دیگر انقضای مدت وکالت بوده مورد مجدد عدم موضوعیت وکالت و مورد پایان امری که موکل و کیل را به آن کار گمارده و یا به واسطه درخواست موکل و اعلان عزل از طرف موکل و.....غیره و در مورد سوال بعدی شما هریک از ورثه حق دارند در صورت نیاز به سهم الارث خود در صورت قابل تفکیک و جدا سازی بوده سهم خود آنرا جدا کنند و در صورت عدم تفکیک به نسبت سهم خود از محکمه تقاضای فروش کنند و اصولاً با توجه به وجود حق رضایت یکی یا چند نفر از وراث ملاک نمیباشد زیرا ملاک احقاق حق است ولا غیر و رضایت کل وراث لازم نیست زیرا در این مورد محکمه تصمیم میگیرد
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#17
با سلام..این انجمن خیلی خیلی کمکم کرده.از تمامی مدیران و مخصوصا(مدیر انجمن آئین ددرسی مدنی) تشکر میکنم..امیدوارم هر چی از خداوند میخواهید بهتون بده
خوب حالا پس، وکالت بلا عزل در چه صورتی باطل می شود؟
املاکی که به صورت وکالتی (وکالت بلا عزل) خرید و فروش می شود چه حکمی دارد؟
پاسخ
#18
با سلام خدمت مخاطب محترم پاسخ سوال اول شما را قبلاً داده ام که چندین حالت متصور است اول فوت وکیل یا موکل دوم: اتمام موضوع وکالت سوم:موضوعیت نداشتن وکالت چهارم: غیر قابل انجام بودن وکالت پنجم انقضای مدت و موارد دیگر که در قانون موارد آن احصاء گردیده و در مورد سوال دوم شما مفاد وکالت در خرید و فروش بسیار مهم میباشد و از نظر بنده اگراولین وکالت نامه و مبایعه نامه در خرید و فروشها اصالت داشته باشد یعنی اولین خریدار از مالک اصلی که زمنین یا ملک به نام وی بوده و یا قائم مقام آنها مانند وراث متوفی و یا وکلای آنها و موارد دیگر اصالتشان محرز گردد مشکلی نداشته و از نظر من در صورت فوت موکل با اذن دادگاه سند با دستور مقام قضائی پس از صدور حکم و طی مراحل مربوطه و پرداخت هزینه های قانونی قابل انتقال است فقط در صورت فوت مشکلات در شرایط خاص ایجاد میشود و اصولاً قانون و محکمه در موارد خاص دخیل میشود و از نظر قانون درست است که مالک کسی است که ملک به صورت رسمی و قانونی به نام وی باشد ولی از نظر من این بامبولها را در مورد املاک بابت این است که اگر ملکی مثلاً 20 دست وکالت برای او صادر شده و مورد نقل و انتقال قرار گرفته عملاً دولت 20 بار پول مفت به جیبش نرفته و این بامبولها فقط برای جیب دولت است ولاغیر هرچند از نظر حقوقی و قانونی وقتی شخصی ملکی را مالک رسمی و قانونی است خیالش راحت است ولی در حقوق ایران تنها هدف جیب دولت است زیرا مثلاً در تخلیه ملک حتماً شخص باید مالک و یا نماینده قانونی مالک باشد هرچند هم که سند رسمی باشد از رجوع به محکمه جهت تخلیه غیر قابل اجتناب می باشد ولی در وکالت شخص یا باید جهت تخلیه وکیل بگیرد و یا سند را به نام خود زده سپس تخلیه کند ولی مجدداً خدمت شما عرض میکنم در هر شرایطی حتی نظم عمومی دولت دنبال منافع شخصی خود بوده و دولت در مورد اموال و پول به صغیر و کبیر رحم نمیکند و هدف نهائی از اینهمه قوانین پول بوده و هست و خواهد بود فقط با ظهور آقا امام زمان میباشد که ما میتوانیم مفهوم عدالت واقعی را درک کنیم
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#19
سلام علیکم....چند روز پیش سوالی در مورد سرقفلی پرسیدم و شما بسیار خوب جواب بنده رو دادید...و کمال تشکر رو دارم ازتون
خوب من حالا به یه مشکل دیگه بر خوردم....اگر بازم مثل همیشه کمکم کنید بسیار سپاسگذار میشم..خیلی لطف کردید به بنده.

اگه مالک مغازه ای از مستاجری که سرقفلی داره بخواد مال الجاره بگیرد مثلا اگر بگوید باید ماهیانه این مبلغ بدهید آن مبلغ خیلی زیاد باشهد مستاجر باید چیکار کند آیا میتواند بگوید من اعتراض دارم؟... لطف کنید دقیق بگید چیکار کنم..واقعا گیر کردم.. آیا میتونم از طریق قانون اقدام کنم؟
بازم سپاسگذارم
پاسخ
#20
با سلام خدمت مخاطب محترم در خصوص مال الاجاره سرقفلی ملک از نظربنده مالک از نظر قانون مالک و مستاجر طبق شرایط خاص و مبلغ خاص میتواند مال الاجاره دریافت نماید و این موضوع بستگی به توافق اولیه با مالک را دارد و مالک سرقفلی از نظر قانون مالک و مستاجر فقط میتواند در صورت عدم توافق قبلی هر سه سال یک بار یا بصورت توافقی و یا با نظر دادگاه آنهم با جلب کارشناس اجاره را افزایش و یا کاهش دهد و این مبلغ در اجاره سرقفلی اصولاً ناچیز بوده و مالکین به جهت طمع زیاد و با ترساندن مستاجرین سرقفلی و با تهدید و سو استفاده سعی میکنند رقم را بدون مراجعه به دادگاه و توافقی افزایش دهند و مبلغ توافقی قانوناً ملاک خواهد بود برای محاکم از آن به بعد لذا با توجه به اینکه دادگاه و کارشناس رسمی قانوناً حق افزایش مال الاجاره زیاد و سرخود ندارند بجز مبلغ اندک اصولاً نظر و حیله مالکین نقش بر آب میشود و از نظر من اگر مالک وکیل هم بگیرد خلاف قانون وکیل هیچ کاری نمیتواند بکند پس در مورد افزایش اجاره سرقفلی نترسید و بگذارید دادگاه تصمیم بگیرد و هر سه سال یک بار آنهم با درخواست مالک قابل افزایش است و در ضمن مستاجر هم بنا به دلایل خاص میتواند از افزایش مبلغ هم جلوگیری کند و حتی مبلغ را کاهش دهد و اگر در مورد مال الاجاره توافقی قبلاً صورت گرفته باشد در مورد شرایط و چگونگی پرداخت آن توافق اگر مخالف قانون نباشد ملاک می باشد
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  لطفاکمک کنید behnam277 2 6,598 ۱ آذر ، ۱۳۹۱, ساعت --> ۰۸ : ۰۲
آخرین ارسال: behnam277

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان