امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مشکل بزرگ یک شب قبل از عروسی
#21
دوست عزیز سلام خسته نباشید یه سوال کلی از حضورتون داشتم اینکه اگه بنده درخواست کننده حکم الزام به تمکین باشم و در واقع من باشم که پای زندگیمونو به دادگاه باز میکنم چه مزایا و معایبی برام داره؟؟؟؟
به عبارت ساده تر میخوام بپرسم که من شروع کننده این دعوا باشم یا صبر کنم تا اونا شکایت کنند؟کدومش بهتره برای من که میخوام دوباره همسرمو به زندگیم برگردونم؟؟؟
با توجه به اینکه خونشونم عوض کردن و من الان آدرش جدیدشونو ندارم ممکنه اگه من برم دنبال الزام به تمکین اصلا توجهی هم نکنند؟؟؟
یا اصلا ممکنه که منتظر نشسته باشن تا من برم دنبال الزام به تمکین و بعد اونا شروع کنن طبق نقشه شون بیان دنبال مهریه ؟؟؟؟
امیدوارم تونسته باشم منظورمو رسونده باشم...
پاسخ
#22
سلام
ضمن عرض سلام حضور سرورگرامی جناب کامیاب وتقاضای پاسخ تکمیلی درصورت تمایل

عرض شودحضورتان بستگی به طرف مقابلتان دارد یکی هست منتظر فرصت است تا شوهرش دادخواست تمکین به دادگاه ندهد بروددادسرا براحتی طرح شکایت ترک انفاق کند.
یکی هم هست که از بیم حیا وآبرو اگر هربلائی هم سرش بیاد حاضربه رفتن دادگاه ودادسرا نیست درنهایت حاضرمیشود بیش از مهریه هم ببخشد و با طلاق خلع خودش رااز قید وبند زندگی راحت کند درحقیقت خودکشی قضائی مینماید تا درجامعه زنده باشد وزندگی کند.
.
بنده دراین مورد نه به شما نه هیچکس دیگرپیشنهادی نمیکنم مزایا ومعایب را بسنجید وخودتان تصمیم بگبرید.
اینکه نشانی زوجه تغییر نموده درروند پرونده مشکل ایجاد نخواهد کرد اگر نشانی ثبت شده درسندنکاحیه باشد برگ برنده ای دردست شماست زیرا مکلف بوده درصورت تغییرنشانی نشانی جدیدرا به دفترخانه ودرنهایت به شوهرش اعلام نماید واگر هم غیر از این باشددادگاه اخطاریه رفع نقص اعلام نشانی به شما میدهد که درخواست نشرآگهی میدهید.
ما بیشتر،
از برداشتهایمان آزار میبینیم تا از واقعیتها...............
پاسخ
#23
با عرض سلام خدمت جناب حکمت بابت زحمات ایشان در پاسخگویی و همچنین مخاطب محترم بزرگوار اگر شما در پاسخهای بنده نسبت به سوالات دیگر کاربران توجه نموده باشید بنده حقوقدانی هستم که سعی میکنم پاسخهایم بسیار ساده باشد و در پاسخگویی کمی رک و بی پروا هستم و از کلمات و جملات غیر حقوقی در مقابل اشخاصی مانند شما استفاده میکنم خواهشمندم بیانات بنده را حمل بر بی احترامی یا توهین نگذارید لذا برداشت بنده از سوالات مکرر شما این است یا شما شخصی پاستوریزه هستید،یا دستوپا چلوفتی،ویا ترسو آقای محترم انسان قبل از هر کاری مشاوره و فکر میکند مردد بودن در کلیه امور و شک زیاد در کارها باعث سردرگمی و بلاتکلیفی میشود بیانات لازمه را دوست بزرگوار جناب حکمت فرمودند خواه پند گیر خواه ملال لذا جهت زندگی علاوه بر عقل و تدبیر و درایت و سیاست و پول کمی هم غیرت و شجاعت نیاز دارد عزیز دل شما مدتی با این خانواده همسرتان بوده اید هنوز توانایی و جسارت پیدا کردن آدرس جدید محل سکونت همسرتان را ندارید توقع دارید دیگران شما را راهنمایی حقوقی کنند که نموده اند شما وجودتان برای خودتان هنوز در حاله ابهام میباشد اول خودتان را پیدا کنید بعد همسرتان و اقدامات حقوقی لذا به نظر بنده تفکرات شما اول مرغ بوجود آمد یا اول تخم مرغ میباشد عزیز دل هرکس را تو گور خودش میگذارند شما برو اقدامات خودتو بکن چکار داری کی چی میگه یا چی فکر میکنه یا چی میخواهن بگویند کسانی که برای مردم و دیگران زندگی میکنند و رک تو دهن یاوه گویان زندگی خود نمیزنند اشخاصی بی خاصیت و دستوپا چلفتی هستند که دائماً توسری خور خواهند ماند لذا توصیه حقوقی و عملی و اجتماعی بنده به حضرتعالی این است شما خودتان باید دنبال حقتان بروید ابتدا این جسارت را به خود بدهید و با تلاش آدرس همسرتان را پیدا کنید سپس صحبت به همراه بزرگان اگر نشد اقدامات حقوقی همانگونه که دوستم جناب حکمت راهنمایی نمودند و جهت حل مشکل آدرس همسرتان با تحقیق از فامیلهای همسرتان به صورت نادم و پشیمان ومظلوم نمایی شروع کنید یا تحقیق از محل پدر یا مادر یا خواهر و یا برادر همسرتان و اگر شماره تلفن و آدرس محل سکونت اقوام درجه یک پدر همسرتان مانند عمو ،دایی، عمه، خاله،و.... را دارید که اطمینان دارید آنها با منزل جدید همسرتان در ارتباط هستند یک اجاره نامه صوری تنظیم و به مخابراط محل تلفن ثابت رفته و خود را مستاجر اعلان و با پرداخت یک صورت حساب پرینت مکالمات آن مشترک را گرفته و بدون اطلاع و محرمانه از عملتان به شماره های مشکوک زنگ بزنید حتماً آنها و محل سکونتشان را خواهید یافت هرچند که این توصیه اخیر بنده کمی غیر اخلاقی بوده اما میتواند کمکی به حل مشکل شما باشد بازهم توصیه میکنم نصایح حقوقی را جناب حکمت کامل بیان نموده و بنده هم با کمی نصیحت تند و ارائه راهکار و پیشنهاد کمی کمک به حل مشکلتان نموده ام امیدوارم مشکل شما با خیر و خوشی پایان یابد این نظر و نصیحت شخصی و غیر حقوقی بنده میباشد
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.تلفن دفتر انجمن جناب خدائی فر46 30 92 66 - 021 جهت تماس
پاسخ
#24
(۱۶ آذر ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۰۲ : ۱۴)حکمت نوشته است: سلام
ضمن عرض سلام حضور سرورگرامی جناب کامیاب وتقاضای پاسخ تکمیلی درصورت تمایل

عرض شودحضورتان بستگی به طرف مقابلتان دارد یکی هست منتظر فرصت است تا شوهرش دادخواست تمکین به دادگاه ندهد بروددادسرا براحتی طرح شکایت ترک انفاق کند.
یکی هم هست که از بیم حیا وآبرو اگر هربلائی هم سرش بیاد حاضربه رفتن دادگاه ودادسرا نیست درنهایت حاضرمیشود بیش از مهریه هم ببخشد و با طلاق خلع خودش رااز قید وبند زندگی راحت کند درحقیقت خودکشی قضائی مینماید تا درجامعه زنده باشد وزندگی کند.
.
بنده دراین مورد نه به شما نه هیچکس دیگرپیشنهادی نمیکنم مزایا ومعایب را بسنجید وخودتان تصمیم بگبرید.
اینکه نشانی زوجه تغییر نموده درروند پرونده مشکل ایجاد نخواهد کرد اگر نشانی ثبت شده درسندنکاحیه باشد برگ برنده ای دردست شماست زیرا مکلف بوده درصورت تغییرنشانی نشانی جدیدرا به دفترخانه ودرنهایت به شوهرش اعلام نماید واگر هم غیر از این باشددادگاه اخطاریه رفع نقص اعلام نشانی به شما میدهد که درخواست نشرآگهی میدهید.

بله دوست عزیز نشانی قبلیشان که من دارم همون نشانی سند نکاحیه است که منزلیست که متعلق به خودشان بوده است....ولی حالا دادن اجاره و خودشون به یه جای نامعلومی رفته اند.
پاسخ
#25
با سلام خدمت دوستان عزیز بنده بالاخره به توسط یکی از واسطه ها توانستم بفهمم مشکل اصلی همسر بنده مهریه است و ایشان مهریه میخواهد نه طلاق چون از طریق همون واسطه بهش پیشنهاد طلاق توافقی دادم که گفته میخواهم باتو زندگی کنم ولی باید مهریه ام را بدهی و میخواهم به دادگاه بروم برای مهریه و جالب اینحاست که خودشم اعتراف کرده دو سال طول میکشه و زیاد عجله نکن واجازه بده قانون بین ما حکم کنه....
حال با تمام این اوصاف و چون ایشان به دنبال چنین برنامه ای هستند و ظاهرا و در حال حاضر و به هر دلیلی به دنبال طلاق نیستند چون میدانند که هیچ دستاویز قانونی برای طلاق ندارند یا اینکه واقعا مرا دوست دارد و به دنبال طلاق نیست
به نظر شما بهترین راهکار چیست؟؟؟؟
بنده چون متوجه شدم به دنبال طلاق نیست تصمیم قطعی خود را برای حکم الزام به تمکین گرفته ام فقط در حال حاضر یکی دو پرسش دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم شما دوستان گرامی راهنماییم کنید....
اولا بنده به لحاظ مالی امکان تهیه خانه ای مجزا را ندارم یه شغل معمولی دارم با درآمد اداره کاری بنابرین عملا امکان تهیه منزل جداگانه ندارم و منزلی که قصد زندگی مشترک در آن را داشتم طبقه پایین منزل پدری ام بوده که کاملا مستقل از بالاست درسته فضاش کوچیکه در حد 65 متر اما امکاناتش جداست مثلا راه ورودی و حموم ودستشویی .... اما مشکل اینجاست که نیم دنگ از همین منزل به نام خانم بنده و در قباله ایشان می باشد و از آن طرف بنده نیز امکان مالی تهیه منزل جداگانه ندارم و همچنین این نکته که خانم بنده نیز از ابتدا موافق بوده با بنده در این منزل زندگی کند و حتی جهیزیه خود را به این خانه آورد اما اگه الان درخواست منزل جداگانه بده .... آنوقت دادگاه چه حکمی خواهد داد؟؟؟
و سوال دوم اینکه همانطور که گفتم ایشان درخواست مهریه دارن از آنجا که ما اسما عقد بودیم و به شب عروسی اسمی نرسیدیم ولی در دوران عقد بارها مواقعه صورت گرفته بوده ولی ازاله بکارتی نیز رخ نداده حالا به هر دلیل از جمله ارتجاعی بودن و... اگه بگه نا مهریه ندی تمکین نمیکنم یعنی بخواد از حق حبس استفاده کنه چی میشه ؟؟؟ من میتونم ادعا واثبات کنم ایشان قبلا تمکین میکرده و حق حبسی ندارند؟؟؟؟
پاسخ
#26
نیم دانگ خانه اگر مهریه ایشان باشد فعلآ درمالکیت پدرتان است وایشان نسبت به ان ادعائی نمیتواند بکند تا.................
)اصلاح مورخ 23/9/94)باعرض پوزش زوجه مالکیت دارد زیرا دفاتر اسناد رسیمی نسبت به انتقال مالکیت درنکاح پروسه انتقال رااجراءمینمایند)

مسکن باید باشئونات خانوادگی زوجه متناسب باشد ببینید همسان خانه پدرش کمی پایین یا بالاتر هست یا خیر
مهریه بدهی زوج به زوجه است وهروقت بخواهد میتواند مطالبه کند در تقابل آن اعسار وتقسیط هم حق زوج محکوم میباشد

ضمنآ به پاسخ های دوست ارجمندم جناب کامیاب توجه فرمائید
ما بیشتر،
از برداشتهایمان آزار میبینیم تا از واقعیتها...............
پاسخ
#27
منزل بنده تا حدی کوچکتر از منزل پدری ایشان می باشد منزل ایشان کمی بزرگتر است.
از راهنماییهای این چند وقت اخیر شما دوستان سپاسگذارم
پاسخ
#28
زدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت هر دو ”زنده” می شوند و اگر ”بد” شد هر دو می میرند.

بهینه سازی سایت
پاسخ
#29
سلام
دوست عزیز نکات ارسالی شما آموزنده است اما نه از منظر قوانین حقوقی بلکه نصایح وپندها
مانند جمله ذیل که درتمام ارسال ها یکی است
ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت هر دو ”زنده” می شوند و اگر ”بد” شد هر دو می میرند.
ما بیشتر،
از برداشتهایمان آزار میبینیم تا از واقعیتها...............
پاسخ
#30
بالاخره همسرمو امشب دیدم و چیزی هم که باعث شد بیاد اینه که اظهار نامه تمکین رفت در منزل قبلیشون............ به نظر میرسه دیگه علاقه ای به من نداره و حرفشم این بود که بین این دو گزینه انتخاب کن:
1- یا طلاقم بده و نیم دنگ خونه را بهم بده
2- اگه طلاقم ندی باید مهریه مو بدی و بعد زندگی میکنم <<< که فکرم نمیکنه دیگه بخواد زندگی کنه
پاسخ
#31
پیشنهاد میکنم چون نیم دانگ خانه بنام ایشان است با صدور گواهی عدم امکان سازش با بذل تمامی حقوق قانونی به استثنائ نیم دانگ خانه توافق نمائید در غیراینصورت قانون با زوجه است.
موفق باشید
ما بیشتر،
از برداشتهایمان آزار میبینیم تا از واقعیتها...............
پاسخ
#32
میشه منظورتون را واضحتر بگید من میتونم طلاق را منوط به بخشش کل مهریه شامل نیم دنگ خانه هم بکنم؟؟؟
اینکه میگید تاچه حدی قانون با زوجه است؟؟؟
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان