سلام
بنده سال گذشته می خواستم توافقی جدا بشم (با بخشش مهریه) یکی از دوستای نزدیکم شماره یه وکیل رو بهم داد (دوستم شماره وکیل رو از تبلیغات اس ام اسی داشت) به شماره زنگ زدیم و فردای اون روز به اتفاق برادرم و همان دوستم به دفتر وکیل رفتیم مدارکم رو گرفت و 200 هزار تومان هم پیش گرفت و بعد چندتا امضا ازم گرفت و گفت با طرفت تماس می گیرم و کارهای طلاق توافقی رو انجام می دم (با بخشش مهریه).
بعد از چند روز زنگ زد گفت باید بیای یه وکالت نامه رو تو محضر خانه امضا کنی به اتفاق برادرم رفتم و امضا کردم.
بعد از دو هفته زنگ زد و گفت بیا مدارکت رو بگیر من مشهد بودم برادرم رو فرستادم که شناسنامه ام رو بگیره برادرم هم یک میلیون و دویست هزار برای وکیله کارت به کارت کرد و بعد شناسنامه رو گرفت از نظر ما همه چی تموم شده بود.
بعد از چند ماه دیدم شکایت پرداخت مهریه همسرم اومد درب خونه !!!!!! ؟؟؟؟؟؟
به وکیل زنگ زدم گفتم شکایت پرداخت مهریه اومده که ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفت توافق شما که بخشش مهریه نبوده !!!!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟
روز دادگاه گفتم مگر قرار نبود مهریه رو بخشی من هم طلاق بدم ؟
پدرزن سابقم خندید گفت حال کردی وکیلت رو هم خریدم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از روی مُهری که توشناسنامه ام خورده بود رفتم محضر خانه ای که طلاق صادر شده بود حکم دادگاه طلاق رو کپی شو بهم داد دیدم طلاق صادر شده با پرداخت نصف مهریه یعنی 105 سکه
بعد رفتم دادگاهی که رای طلاق رو داده دیدم وکالتی که من دادم به زن سابقم بوده !!!!!
بعد زنم هم به وکیلم وکالت داده و وکیلم امضا کرده پای حکم طلاق !!!!!!
تازه فهمیدم چه کلاهی سرم رفته بعد مارو بردن زندان از تو زندان تقاضای اعسار دادم
چند وقت آزاد شدم
چند بار رفتم دفتر وکیله کارمون به زد و خورد هم کشید
چطوری میشه از این وکیل شکایت کرد ؟
اسم وکیله مهدی ............................هستش
دفترش هم ...........................................
واقعا میشه از این وکیل شکایت کرد و آیا اگر شکایت کنم موفق می شم ؟
ممنون می شم راهنمایی کنید جرات ندارم دوباره وکیل بگیرم
سلام جناب پویا
برخی از سطور دارای ابهام هست از جمله:
بعد رفتم دادگاهی که رای طلاق رو داده دیدم وکالتی که من دادم به زن سابقم بوده !!!!!
بعد زنم هم به وکیلم وکالت داده و وکیلم امضا کرده پای حکم طلاق !!!!!!
لطفا روشن و واضح بیان فرمائید تا دوستان گرامی پاسخ کاملی بفرمایند
(۱۹ مهر ، ۱۳۹۳, ساعت --> ۰۳ : ۲۳)مـــدافـــع عـــدالـــت نوشته است: سلام جناب پویا
برخی از سطور دارای ابهام هست از جمله:
بعد رفتم دادگاهی که رای طلاق رو داده دیدم وکالتی که من دادم به زن سابقم بوده !!!!!
بعد زنم هم به وکیلم وکالت داده و وکیلم امضا کرده پای حکم طلاق !!!!!!
لطفا روشن و واضح بیان فرمائید تا دوستان گرامی پاسخ کاملی بفرمایند
سلام
از روی کپی رای طلاق که از محضر گرفتم دادگاه و شعبه رو پیدا کردم و رفتم دادگاه دیدم یه وکالت نامه طلاق از طرف من به همسرم داده شده که تمام و کمال هست یعنی تمام اختیارات رو به همسرم داده (همون وکالت نامه ای که وکیلم گفت بیا محضر امضا کن برای طلاق توافقی لازمه)
بعد همسرم 105 سکه رو نگه داشته یعنی درخواست کرده (بقیه رو بخشیده) وکیلم هم پای اون برگه رو امضا کرده
سعی می کنم به زودی اسکن تمام مدارک رو ارسال کنم
اگه سوالی یا ابهامی هست بگید کدوم قسمت تا جواب بدم
ممنونن میشم راهنمایی کنید
سلام و عرض ادب خدمت دوستان و مخاطب محترم:
ابتدای امر جنابعالی لازم است شکایت کتبی به کانون وکلای دادگستری كه آن وكيل در آن عضو است تحت عنوان مواضعه وتبانی وکیل با طرف دعوی و خیانت به موکل تقدیم کنید....
شكايت كتبي شما در دفتر كانون ثبت مي شود .اين شكايت به دادسراي انتظامي وكلا و نزد دادستان انتظامي كانون ارسال مي شود.
رسيدگي به تخلف وكيل در دادسراي انتظامي وكلا آغاز مي شود . اين دادسرا به اتهامات وكيل رسيدگي مي كند واگر آنها را وارد دانست، كيفرخواست صادر مي كند وبدين ترتيب ، پرونده براي رسيدگي به تخلف وكيل به دادگاه انتظامي وكلا مي رود . اين دادسرا اگر وكيل را بي گناه تشخيص داد ، قرار منع تعقيب صادر مي كند وبدين ترتيب ، شكايت شاكي رد مي شود.
قرار منع تعقيب به اين معني است كه شكايت از وكيل وارد نبوده است وتقصيري از وي سر نزده است . در صورتي كه اين قرار از سوي دادسراي انتظامي وكلا صادر شود ، قابل اعتراض خواهد بود .
و ادامه ماجرا.....
سلام
باتشکراز خانم دادخواه وپاسخ کامل ایشان
درتکمیل پاسخ ،بنده در هیچ یک از قوانین ایران واحکام صادره از محاکم مشاهده نکرده ام که وکیل دادگستری از موکل خوددردفترخانه وکالت اخذ نماید.
به هرحال وکالتنامه چون خارج از دفترخانه تنظیم گردیده ،چنانچه موضوع وکالت وکالت درطلاق باشد ووکیل وکالتنامه قطعآ طبق مفادومندرجات وکالتنامه رفتارنموده باشد وخودرا به وکالت از طرف وکیل (خودش)به وکالت معرفی کرده باشد مسئولیتی متوجه وکیل نخواهد بود مگر ثابت شود غبطه ومصلحت موکل رارعایت ننموده است
به هرحال تارسال متن وکالتنامه ورای صادره بیش از این نمیتوان اظهارنظرنمود
شایددوستانم بتوانند؟
(۱۹ مهر ، ۱۳۹۳, ساعت --> ۱۵ : ۲۲)pooyafff نوشته است: سلام
بنده سال گذشته می خواستم توافقی جدا بشم (با بخشش مهریه) یکی از دوستای نزدیکم شماره یه وکیل رو بهم داد (دوستم شماره وکیل رو از تبلیغات اس ام اسی داشت) به شماره زنگ زدیم و فردای اون روز به اتفاق برادرم و همان دوستم به دفتر وکیل رفتیم مدارکم رو گرفت و 200 هزار تومان هم پیش گرفت و بعد چندتا امضا ازم گرفت و گفت با طرفت تماس می گیرم و کارهای طلاق توافقی رو انجام می دم (با بخشش مهریه).
بعد از چند روز زنگ زد گفت باید بیای یه وکالت نامه رو تو محضر خانه امضا کنی به اتفاق برادرم رفتم و امضا کردم.
بعد از دو هفته زنگ زد و گفت بیا مدارکت رو بگیر من مشهد بودم برادرم رو فرستادم که شناسنامه ام رو بگیره برادرم هم یک میلیون و دویست هزار برای وکیله کارت به کارت کرد و بعد شناسنامه رو گرفت از نظر ما همه چی تموم شده بود.
بعد از چند ماه دیدم شکایت پرداخت مهریه همسرم اومد درب خونه !!!!!! ؟؟؟؟؟؟
به وکیل زنگ زدم گفتم شکایت پرداخت مهریه اومده که ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفت توافق شما که بخشش مهریه نبوده !!!!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟
روز دادگاه گفتم مگر قرار نبود مهریه رو بخشی من هم طلاق بدم ؟
پدرزن سابقم خندید گفت حال کردی وکیلت رو هم خریدم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از روی مُهری که توشناسنامه ام خورده بود رفتم محضر خانه ای که طلاق صادر شده بود حکم دادگاه طلاق رو کپی شو بهم داد دیدم طلاق صادر شده با پرداخت نصف مهریه یعنی 105 سکه
بعد رفتم دادگاهی که رای طلاق رو داده دیدم وکالتی که من دادم به زن سابقم بوده !!!!!
بعد زنم هم به وکیلم وکالت داده و وکیلم امضا کرده پای حکم طلاق !!!!!!
تازه فهمیدم چه کلاهی سرم رفته بعد مارو بردن زندان از تو زندان تقاضای اعسار دادم
چند وقت آزاد شدم
چند بار رفتم دفتر وکیله کارمون به زد و خورد هم کشید
چطوری میشه از این وکیل شکایت کرد ؟
اسم وکیله مهدی ............................هستش
دفترش هم ...........................................
واقعا میشه از این وکیل شکایت کرد و آیا اگر شکایت کنم موفق می شم ؟
ممنون می شم راهنمایی کنید جرات ندارم دوباره وکیل بگیرم
ببخشید دوست عزیز بنده نام ونشانی وکیل را که شماارسال کرده بودید حذف کردم چون مسئولیت کیفری دارد حال اگرمسئولیت انرا در آینده باشکایت وکیل می پذیرید مجددآ با ویرایش ارسال تان ارسال کنید.
ما بیشتر،
از برداشتهایمان آزار میبینیم تا از واقعیتها...............
سلام ضمن تبریک عید سعید غدیرخم
عید سعید غدیر خم برشما ومدیریت انجمن وموسسه ودوستان مبارک باد
مستندات جنابعالی رامشاهده نمودم
بامراجعه به دادگاه طی درخواستی از پرونده تان طی درخواستی مطالبه کپی مصدق از وکالتنامه کانون وکلاء که به وکالت تنظیم نموده اخذ نمائید
برای جنابعالی با شرایط وکالتنامه فقط یک را پیشنهاد میکنم
دادخواست صدورحکم بر ابطال سند طلاق به شماره..............دفترخانه..........تهران به علت عدم رعایت غبطه ومصلحت موکل
البته درحد پیشنهاد بود قول موفقیت نمیدهم
از تجارب دوستانم استفاده می نماییم
ما بیشتر،
از برداشتهایمان آزار میبینیم تا از واقعیتها...............
با سلام خدمت دوستان و ممنون از پاسخهای ارائه شده چند مورد برای بنده نا مشخص بوده اول چرا شما در دفترخانه به همسر خود وکالت داده اید در صورتی که اگر لازم بود خود همسرتان میتوانست مستقیماً وکالت بدهد؟ ثانیاً چه دلیلی بر ارائه وکالت وجود داشته؟ثالثاً در زمان ارائه وکالت چرا متن را مطالعه نکرده اید؟آیا قرارداد مکتوب با وکیلتان دارید؟ خواهشمندم نسبت به مورد یاد شده کمی توضیح داده تا بتوان کمی تحلیل حقوقی نمود
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.
(۲۱ مهر ، ۱۳۹۳, ساعت --> ۵۲ : ۰۰)Kamyab.Teymouri نوشته است: با سلام خدمت دوستان و ممنون از پاسخهای ارائه شده چند مورد برای بنده نا مشخص بوده اول چرا شما در دفترخانه به همسر خود وکالت داده اید در صورتی که اگر لازم بود خود همسرتان میتوانست مستقیماً وکالت بدهد؟ ثانیاً چه دلیلی بر ارائه وکالت وجود داشته؟ثالثاً در زمان ارائه وکالت چرا متن را مطالعه نکرده اید؟آیا قرارداد مکتوب با وکیلتان دارید؟ خواهشمندم نسبت به مورد یاد شده کمی توضیح داده تا بتوان کمی تحلیل حقوقی نمود
سلام
ممنون از جوابتون
جواب سه سوال اولتون اینه که وکیلم به من گفت برای طلاق توافقی باید بیای وکالت نامه بدی (وکیلم توی دفتر خانه موقع وکالت دادن من بود و اون گفت چه متنی تنظیم بشه) وقتی متن رو خوندم پر از اصطلاحات حقوقی بود گفتم اینا چیه گفت من وکیلتم امضا کن این برای طلاق توافقی لازمه من هم چون سواد حقوقی نداشتم و تجربه ای هم نداشتم به وکیلم اعتماد کردم
سوال آخر اینکه قرار داد مکتوب با وکیلم ندارم ولی برادرم و دوستم شاهد هستن و با هم رفتیم دفتر وکالت و گفتیم طلاق توافقی با بخشش مهریه می خوایم
فیشی هم که برادرم برای وکیل حق الوکاله رو کارت به کارت کرده دارم
ممنون از راهنمایی همه دوستان
با سلام خدمت مخاطب محترم و کلیه دوستان به نظر بنده شما بجای شکایت در کانون وکلا باید به مراجع قضایی جهت شکایت رجوع کنید چون با عنایت به شرح ماوفع خیانتی که وکیل شما نموده غیر قابل گذشت بوده و همچنین با توجه به عدم وجود قرار داد ایشان حق الوکاله خود را بیشتر از میزان قانونی دریافت نموده با توجه به شرح حق الوکاله چاپی در پشت وکالت نامه و همچنین وکیل شما با توجه به عدم حضور شما حق هیچگونه توافق مالی با طرف مقابل شما را بدون هماهنگی نداشته و ندارد حتی اگر هم چنین اختیاری داشته باشد چه وکیل رسمی باشد و چه وکیل دادگستری و این موضوع قابلیت رسیدگی داشته تحت عنوان تحصیل مال از راه نا مشروع و کلاهبرداری همچنین وکیل رسمی شما هم جرمش تبانی در کلاهبرداری و خیانت در امانت چون اطلاعات شخصی شما نزد وکیل امانت غیر مادی بوده و همچنین تبانی ایشان جهت وکالت و حضور و کیلتان را علاوه بر دوستتان حتماً کارکنان دفترخانه اسناد تایید خواهند نمود لذا پس از اثبات تبانی و خیانت در امانت شما میتوانید علاوه بر نقض حکم با ارائه دادنامه محکومیت وکیل در کانون وکلا چنان کاری بکنید که هیچ وکیلی به خود اجازه خیانت به موکلش در مخیله اش نگنجد و همچنین دادخواست جبران خسارت علیه وکیل که چنین اشخاصی آبروی کلیه وکلا و حقوقدانان را از بین میبرند واقعاً بنده از شنیدن چنین مواردی در صورت صحت واقعاً متاسف شده شما اقدام کنید در صورت وجود حق حتماً به نتیجه خواهید رسید لذا شکایت شما در کانون وکلا جز بیهوده بودن و ماست مالی نتیجه ای نخواهد داشت چون کانون تهران اوج پارتی بازی و فاقد صاحبی بوده که حق شما را به شما بازگرداند این نظر شخصی بنده بوده
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.
(۲۱ مهر ، ۱۳۹۳, ساعت --> ۴۹ : ۱۴)Kamyab.Teymouri نوشته است: با سلام خدمت مخاطب محترم و کلیه دوستان به نظر بنده شما بجای شکایت در کانون وکلا باید به مراجع قضایی جهت شکایت رجوع کنید چون با عنایت به شرح ماوفع خیانتی که وکیل شما نموده غیر قابل گذشت بوده و همچنین با توجه به عدم وجود قرار داد ایشان حق الوکاله خود را بیشتر از میزان قانونی دریافت نموده با توجه به شرح حق الوکاله چاپی در پشت وکالت نامه و همچنین وکیل شما با توجه به عدم حضور شما حق هیچگونه توافق مالی با طرف مقابل شما را بدون هماهنگی نداشته و ندارد حتی اگر هم چنین اختیاری داشته باشد چه وکیل رسمی باشد و چه وکیل دادگستری و این موضوع قابلیت رسیدگی داشته تحت عنوان تحصیل مال از راه نا مشروع و کلاهبرداری همچنین وکیل رسمی شما هم جرمش تبانی در کلاهبرداری و خیانت در امانت چون اطلاعات شخصی شما نزد وکیل امانت غیر مادی بوده و همچنین تبانی ایشان جهت وکالت و حضور و کیلتان را علاوه بر دوستتان حتماً کارکنان دفترخانه اسناد تایید خواهند نمود لذا پس از اثبات تبانی و خیانت در امانت شما میتوانید علاوه بر نقض حکم با ارائه دادنامه محکومیت وکیل در کانون وکلا چنان کاری بکنید که هیچ وکیلی به خود اجازه خیانت به موکلش در مخیله اش نگنجد و همچنین دادخواست جبران خسارت علیه وکیل که چنین اشخاصی آبروی کلیه وکلا و حقوقدانان را از بین میبرند واقعاً بنده از شنیدن چنین مواردی در صورت صحت واقعاً متاسف شده شما اقدام کنید در صورت وجود حق حتماً به نتیجه خواهید رسید لذا شکایت شما در کانون وکلا جز بیهوده بودن و ماست مالی نتیجه ای نخواهد داشت چون کانون تهران اوج پارتی بازی و فاقد صاحبی بوده که حق شما را به شما بازگرداند این نظر شخصی بنده بوده
سلام
واقعا متشکرم از راهنمایی های همه دوستان خصوصا شما دوست عزیز
پس بنظر شما به همان دادگاه های معمولی برم (نه کانون وکلا) و به جرم کلاهبرداری شکایت کنم ؟ یا به فرموده دادخواه (یکی از دوستان دیگر در همین صفحه) به دادسراي انتظامي وكلا برم ؟ اگر پاسخ شما دادسرای انتظامیه آدرسش رو نتونستم پیدا کنم
تشکر
با عرض سلام و وقت بخیر
عرض شود که، این مورد از مصادیق تخلف سنگین وکیل است که از مجازات های درجه 6 تخلفاتی محسوب می شود.
مصادیق و اعمال مستوجب مجازات انتظامی درجه 6:
• مواضعه و تبانی با طرف دعوی و خیانت به موکل
• قبول وکالت علیه موکل سابق در همان موضوعی که وکالت آنرا بعهده داشته است
• تحصیل پروانه وکالت بدون داشتن شرایط مقرره و یا فاقد شرایط مذکور شدن
• اثبات خلاف عذری که وکیل برای عدم حضور در دادگاه یا دادسرا یا دادگاه انتظامی اظهار نموده
• عدم تحویل یک نسخه از وکالتنامه به موکل برای بار دوم
• وکالت در محلی که وکیل در زمان اشتغال به خدمت قضایی در آنجا شاغل بوده برای بار چهارم
• عدم تحویل پروانه به کانون پس از اعلام کانون مبنی بر تعلیق پروانه
• شرکت در مدعی به
• انتقال قراردادحق الوکاله به دیگری
در هر صورت منع رسیدگی در دو مرجع انتظامی و قضایی وجود ندارد. پیشنهاد می شود از هر دو مرجع پیگری شود؛ خصوصاً ممکن است در شورای حل اختلاف کانون وکلا به سازش و مصالحه ختم شود
در مورد شکایت جزایی دشواری مرحله تحقیقات مقدماتی و کلانتری را در پیش رو دارید.
اما می توانید دعوی، مطالبه خسارت از وکیل به علت عدم رعایت مصلحت را مطرح نماید و در قسمت داللایل به شهود خود استناد کنید؛ به این صورت خسارت خود را مطالبه فرمائید.
برای اطلاع از مبانی علمی شکایت خود به www.sanlaw.ir/post/13
, کتاب خانم نرگس ایزدی انتشارات امام صادق به نام تعهدات موکل و وکیل
همچنین مطالبی دیگر از جمله:
یکی از تکالیف اصلی وکیل، اجرای موضوع وکالت و بهاصطلاح «اجرای متعلق وکالت« است. بر همیناساس، اجرای وکالت یا باید در محدوده اذن و یا در محدوده مصلحت موکل باشد، در صورتی وکیل حدود اختیارات وسیعی داشته باشد این حدود اختیارات باید در محدوده مصلحت موکل باشد و بر اساس شهادت شهود اثبات نمایید که مصلحت و هدف شما بخشیدن کل مهر بوده است همانطور که عرفاً و رایجاً طلاق توافقی بر اساس بذل تمام مهر است
همچنین، مهمترین وظیفه وکیل عمل به متعلّق (موضوع) وکالت است؛ بدینصورت، برای انجام موضوع وکالت موکل به وکیل اذن در تصرف میدهد؛ اذنی که مطابق قواعد عمومی محدود به رعایت مصلحت است به دیگر سخن، اذن موکل مقید بر این است که وکیل به سود او گام بردارد و چون امینی دلسوز مصلحت او را در نظر داشته باشد؛ و در صورتی موکل نسبت به اقدامات وکیل در مورد متعلق وکالت متعهد میشود که یا در محدوده اذن یا حدود مصلحت اقدام نموده باشد. ازاینرو، بیانشده است: «نفوذ تصرّف وکیل، تابع اذن موکل یا مصلحت اوست« .
، وکیل در حقیقت بهمنزلهی خود موکل و جانشین اوست: بر همین اساس، چنانچه در دعوی که منجر به صدور رأی گردد؛ وکیل دخالت داشته باشد؛ موکل نمیتواند اعتراض کند. درواقع، هیچ انسان عاقلی عملی را که به صلاحش نباشد، انجام نمیدهد؛ بنابراین، با توجه به اینکه وکیل جانشین و قائممقام موکل است؛ این مصلحتنگری بر عهده وی گذاشتهشده است.
گویا، در فلسفه احکام فقهی این حکمت وجود دارد که اقدام به ضرر خود نیز مجاز نباشد؛ زیرا مستند بهقاعده: «نهی انسان عن جرح نفس و اتلافها« انسان از ورود جراحت به نفس و تباهی آن نهی شده؛ و شاهد بر مدعی این است، در قوانین شرعی ریشتراشیدن و نگاهکردن به نامحرم به علت ضرر به جسم و روح خود انسان نهی شده است. گفتنی است، شهید اول (ره) در بیان نوعی از انواع مصلحت اظهار میدارد: «مصلحتی که به جهت جایگزین شدن مصلحتی دیگر، از آن بینیازی حاصل شود؛ مانند وکیل انتخاب کردن و امانت سپردن است؛ زیرا طبیعت و فطرت هر مالکی او را از تباهی مالش بازمیدارد؛ بدینجهت، وکالت فاسق بهشرط اعتماد موکل به وی جایز است.
در مورد حدود اختیارات وکیل، اصل تفسیر مضیق در موارد مبهم است: مبنای فلسفه این مطلب این است، وکیل زمانی مجاز به اقدام وتصرف مورد وکالت می باشد که یقین به رضایت موکل باشد؛ از این رو، در موارد تردید اصل عدم اختیارات جاری می گردد. این اصل از نتایج، «اصل عدم تسلیط » و یا «اصل عدم ولایت» می باشد. به بیان دیگر، اصل عدم اختیارات ناشی از اصل عدم ولایت است. از این بابت، اگر موکل به وکیل اذن گسترده ای دهد؛ برای حمایت از موکل در برابر وکیل، باید حدود اختیارات وی که ناشی از یک استثناء و امری خلاف قاعده است؛ مستند به قاعده: «يقتصر فيما خالف الأصل أو النص على موضع اليقين» تفسیر یقینی و مضیق نمود. درنتیجه، اصل عدم ولایت، لازمه دارد که اصل در مورد محدود اختیارات وکیل، عدم اختیارات نایب باشد؛
این مطالب از مقاله ای است که در مورد حدود رعایت مصلحت نگاشته ام، اصل مقاله در حال داوری است. به نظرم رسید مرتبط با مشکل مطروحه است. سوال دیگری داشتید بیان بفرمائید....