۱۷ تير ، ۱۳۹۳, ساعت --> ۳۸ : ۰۹
با سلام و قبولی طاعات سوال بنده در مورد بند یک ودو شروط ضمن عقد که در عقد نامه خودم اینچنین نوشته است.و بنده و همسرم امضاء کرده ایم
1- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن بمدت 6ماه بهر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را بمدت 6 ماه وفا نکندو اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.
با توجه به اینکه بنده نفقه گذشته و حال همسرم را ماهیانه به حساب دادگستری پرداحت مینمایم و هنوز حکم صادره بابت نفقه به بنده ابلاغ نشده و تجدید نظر خواهی هم صورت نگرفته است و قطعیت نیافته است
و اینکه نفقه گذشته که دینی به گردن من بوده را هم پرداخت نموده ام و هیچ دینی بابت نفقه به ایشان ندارم قاضی به استناد این بند حکم طلاق را صاردنموده است.
مگر نباید این حکم قطعی گردد و اجرائیه هم کشیده شود و اگر شوهر استنکاف کرد زن بتواند طلاق بگیرد؟؟؟؟یا این دلیلی بر تحقق بند یک میباشد؟
2-سوءرفتار و یا سو معاشرت زوج بحدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید
بنده هیچ محکومیتی مبنی بر ضرب و شتم و دیه و فحاشی و ...........نداشته ام. نکته قابل توجه این است با مشاوره های غیر اخلاقی وکیلشان ایشان یک مورد شکایتی مبنی بر ممانعت از حق و تهدید و توهین و فحاشی از بنده جهت استفاده از نتیجه آن در پرونده طلاق داشتند که به دلیل واهی بودن و کذب ادعای ایشان قرار منع تعقیب صادر شده آیا این دلیلی بر تحقق بند دو میباشد؟
لطفا بنده را راهنمایی فرمائید چگونه از حقم دفاع نمایم .چون واقعا از این قضاوت خند ه ام گرفته چون با این تفاسیر هر زنی میتواند از شوهرش به راحتی طلاق بگیرد فقط باید یک کمی مسیر غیر اخلاقی را طی نماید. با تشکر
1- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن بمدت 6ماه بهر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را بمدت 6 ماه وفا نکندو اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.
با توجه به اینکه بنده نفقه گذشته و حال همسرم را ماهیانه به حساب دادگستری پرداحت مینمایم و هنوز حکم صادره بابت نفقه به بنده ابلاغ نشده و تجدید نظر خواهی هم صورت نگرفته است و قطعیت نیافته است
و اینکه نفقه گذشته که دینی به گردن من بوده را هم پرداخت نموده ام و هیچ دینی بابت نفقه به ایشان ندارم قاضی به استناد این بند حکم طلاق را صاردنموده است.
مگر نباید این حکم قطعی گردد و اجرائیه هم کشیده شود و اگر شوهر استنکاف کرد زن بتواند طلاق بگیرد؟؟؟؟یا این دلیلی بر تحقق بند یک میباشد؟
2-سوءرفتار و یا سو معاشرت زوج بحدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید
بنده هیچ محکومیتی مبنی بر ضرب و شتم و دیه و فحاشی و ...........نداشته ام. نکته قابل توجه این است با مشاوره های غیر اخلاقی وکیلشان ایشان یک مورد شکایتی مبنی بر ممانعت از حق و تهدید و توهین و فحاشی از بنده جهت استفاده از نتیجه آن در پرونده طلاق داشتند که به دلیل واهی بودن و کذب ادعای ایشان قرار منع تعقیب صادر شده آیا این دلیلی بر تحقق بند دو میباشد؟
لطفا بنده را راهنمایی فرمائید چگونه از حقم دفاع نمایم .چون واقعا از این قضاوت خند ه ام گرفته چون با این تفاسیر هر زنی میتواند از شوهرش به راحتی طلاق بگیرد فقط باید یک کمی مسیر غیر اخلاقی را طی نماید. با تشکر