سلام و ممنون بابت پاسختون
1 :
اما ما به هر حال این دادخواست رو تحت عنوان تحویل مبیع مقوم به 3 میلیون تومن به رئیس دادگستری شهرستان "که شاید به اندازه سن من ، ایشون سابقه قضاوت دارن" دادیم و ایشون هم ما رو ارجاع دادن به یکی از شعبات شورای حل اختلاف
و در مورد عدم صلاحیت ذاتی ! شورا در این مورد نیز حرفی به ما نزدن
شما فرمودین که :
نقلقول: دعاوی خاص الزام به تنظیم سن و تحویل مبیع و تسلیم مبیع که مال غیر منقول مد نظر باشد ذاتاً و قانوناً در صلاحیت شورا نمیباشد و ........
من قانون رو خوندم و چیزی که ازش استنباط کردم این بود :
این هم قسمتی از قانون مربوطه :
مبحث چهارم: صلاحيت شورا
ماده۸ ـ در موارد زير شورا با تراضي طرفين براي صلح و سازش اقدام مينمايد:
الف ـ كليه امور مدني و حقوقي.
حالا اگه موردی که می فرمایید ، رو بنده ندیدم و یا بهش توجه نکردم ، اگه وجود خارجی داره ، شما یا هر یک از دوستانی که این مطلب رو می خونن لطف کنید و به عنوان یک استاد و راهنما به بنده بگید که استفاده کنیم
*********************
2 :
و اینکه می فرمایید الزاما ما باید الزام فرد رو به تنظیم سند رسمی از دادگاه بخوایم ، برای بنده جای سوال داره
ما از ایشون ملکی رو خریداری کردیم که جای ملک نامشخصه "محدوده اون فقط معلومه که کجای شهره و همسایه هاش کیا هستن! که این مربوط به 25 سال پیش میشه " و اینکه اصلا اون ملک سند داره یا نه معلوم نیست
حالا شما می فرمایید که ما الزام به تنظیم سند رسمی رو بخوایم ؟
حالا شما حقوقدان و ما آدم عادی و ..... ، اصلا حرف شما درست در اینکه می فرمایید که میشه الزام به تنظیم سند رسمی رو خواست
ولی چرا میگید که نباید الزام به تحویل مبیع رو از دادگاه خواست ؟
مگر باید همیشه برای تحویل مبیع ، الزاما اول الزام به تنظیم سند رسمی رو خواست ؟
*********************
3 :
در جای دیگری فرمودین :
نقلقول: اگر مالکیت شما در الزام به تنظیم سند احراز گردید و حکم به تحویل مبیع هم صادر گردید در آن زمان اگر فروشنده استنکاف نمود به هر دلیلی مانند همان نظر شما نخواست معین کند یا قانون مال شما را مشخص می کند یعنی کارشناس رسمی دادگستری و یا باقرعه
برادر عزیز ، این تعیین زمین توسط کارشناس رسمی یا با قرعه دیگه چه صیغه ایه ؟؟!
موقعیت کنونی ملک رو به جز فروشنده کسی دیگه نمیدونه
کارشناس چطوری بره و نظر بده ، این قرعه که فرمودین مستند قانونی داره ؟
منظورم اینه که آیا قرعه در اینجا میتونه کارایی داشته باشه ؟
*********************
4 :
باز فرمودین :
نقلقول: ابتدا باید مالکیت خود را ثابت کنید بعد ادعای مال بکنید
بنده واضح عرض کردم که : فروشنده صحت قولنامه رو تایید کرده
آیا اینجا مالکیت ثابت نیست ؟
ببینید بحث مالکیت و اثبات اون - و - الزام فردی که سند به نامشه برای تنظیم سندش به نام ما ، فکر کنم نباید تداخل بشن
که البته این طرز دید شما بر میگرده به همون قسمت دوم عرایض بنده ، که شما معتقدین که در هر حال اول باید الزام به تنظیم سند رسمی رو خواست
*********************
5 :
و باز فرمودین :
نقلقول: اگر هم در شورا در مورد تحویل مورد معامله حکمی صادر شود با توجه به اینکه حکم صادره خلاف موازین قانونی بوده قانوناً تحت هیچ شرایط و تحت هیچ عنوانی قابلیت اجراء ندارد و در صورت اجراء تخلف انتظامی بوده و دارای تبعات کیفری برای صادر کننده و اجراء کننده در دادسرای انتظامی بوده
چرا و به چه استنادی ؟
*********************
در پایان :
من فکر میکنم یکی از مشکلات اصلی اینجاست که شما کلا فلسفه وجودی شوراها رو قبول ندارین و اونها رو افرادی ........ فرض می کنید
که این نظر شما در جای خودش برای من محترمه
و اینکه شما اعتقاد دارید اول الزاما باید الزام به تنظیم سند رسمی رو خواست و الزام به تحویل مبیع رو نمیشه به هیچ عنوان مطرح کرد ، مگر بعد از دادخواست الزام به تحویل مبیع
و اینکه صلاحیت شوراها رو در رسیدگی به دعوای مطروحه ما هیچ می بینید "به استناد کدوم قانون ، بنده متوجه نشدم"
به هر حال اگه بی ادبی شد ببخشید ......
و البته باز هم تشکر میکنم بابت وقتی که گذاشتین و در پاسخ های قبلیتون پاسخ سوال بنده رو دادین
یا حق .........