۱۱ دي ، ۱۳۹۸, ساعت --> ۱۰ : ۱۲
با سلام و عرض ادب
خدمتتان معروض میدارم ,مستأجری(مادر) که در مکان تجاری از سال ۶۳ مشغول به فعالیت بوده و فاقد سند اجاره عادی و رسمی بوده در سال ۱۳۸۲ با وکالتی که در سنین نوجوانی از موجر (فرزند ذکور ۱۷ساله و بدون حکم رشد و صغیر ممیز)
دردست داشته اقدام به تنظیم سند اجاره جدید و صلح سند اجاره برای همان مکان تجاری از طریق دفتر خانه بنفع خود نموده .
حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه تجدید و تمدید اجاره نامه با مساجرین جدید و قدیم و با هرکس قید گردیده ولی جمله ای تحت عنوان صلح سند اجاره قید نگردیده حال با توجه به تخلف صورت گرفته چه بلحاظ عدم رعایت غبطه موکل و چه بلحاظ غیر نافذ بودن اثر وکالتنامه فوق بدلیل ضرر و زیان ناشی از محجوریت صغیر ممیز در عدم تشخیص منافع خود در امور مالی و همچنین تعدی از حدود اختیارات ذکر شده در وکالتنامه (زدن سند صلح بنفع خود) و متعاقباً ابطال سند فوق توسط دادگاه , تکلیف رابطه استیجاری( که صرفاً یکطرفه بوده و بیشتر جنبه تصرف داشته تا مستاجری ) و مربوط به ماقبل سال ۸۲ می باشد و بر اساس همان وکالت نامه شکل گرفته چگونه می باشد آیا با صلحی که ایشان در دفتر خانه خودش به نفع خودش نموده عملا منافع حق کسب و پیشه مابین سالهای ۶۳ تا ۸۲ را از دست داده ؟
ضمنأ هیچ گونه توافق و تنفیذی چه بصورت رسمی و غیر رسمی با شخص مستاجر و همچنین دریافت وجهی و در قبال آن پرداخت رسیدی از طرف موجر (موکل ) طی سالهای آتی بعد از صدور وکالت نامه مبنی بر قبول رابطه استیجاری صورت نگرفته و تنها ملاحضات رابطه مادر و فرزندی موجب گذر زمان گردیده و حال با فوت ایشان در سال ۹۷ , ورثه مدعی ملک مزبور شده اند
ضمنا مستاجر فوق فاقد سند اجاره تنظیمی تا قبل از سال ۱۳۸۲ بوده و بنا به تصمیم شخصی و اختیار خود برای در دست داشتن سند اجارهای از محل فوق با وکالت نامه ای که از موکل (موجر) در دست داشته بنفع خود سند اجاره و سند صلح در سال ۸۲ توسط دفتر خانه تنظیم نموده .
با تشکر .
خدمتتان معروض میدارم ,مستأجری(مادر) که در مکان تجاری از سال ۶۳ مشغول به فعالیت بوده و فاقد سند اجاره عادی و رسمی بوده در سال ۱۳۸۲ با وکالتی که در سنین نوجوانی از موجر (فرزند ذکور ۱۷ساله و بدون حکم رشد و صغیر ممیز)
دردست داشته اقدام به تنظیم سند اجاره جدید و صلح سند اجاره برای همان مکان تجاری از طریق دفتر خانه بنفع خود نموده .
حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه تجدید و تمدید اجاره نامه با مساجرین جدید و قدیم و با هرکس قید گردیده ولی جمله ای تحت عنوان صلح سند اجاره قید نگردیده حال با توجه به تخلف صورت گرفته چه بلحاظ عدم رعایت غبطه موکل و چه بلحاظ غیر نافذ بودن اثر وکالتنامه فوق بدلیل ضرر و زیان ناشی از محجوریت صغیر ممیز در عدم تشخیص منافع خود در امور مالی و همچنین تعدی از حدود اختیارات ذکر شده در وکالتنامه (زدن سند صلح بنفع خود) و متعاقباً ابطال سند فوق توسط دادگاه , تکلیف رابطه استیجاری( که صرفاً یکطرفه بوده و بیشتر جنبه تصرف داشته تا مستاجری ) و مربوط به ماقبل سال ۸۲ می باشد و بر اساس همان وکالت نامه شکل گرفته چگونه می باشد آیا با صلحی که ایشان در دفتر خانه خودش به نفع خودش نموده عملا منافع حق کسب و پیشه مابین سالهای ۶۳ تا ۸۲ را از دست داده ؟
ضمنأ هیچ گونه توافق و تنفیذی چه بصورت رسمی و غیر رسمی با شخص مستاجر و همچنین دریافت وجهی و در قبال آن پرداخت رسیدی از طرف موجر (موکل ) طی سالهای آتی بعد از صدور وکالت نامه مبنی بر قبول رابطه استیجاری صورت نگرفته و تنها ملاحضات رابطه مادر و فرزندی موجب گذر زمان گردیده و حال با فوت ایشان در سال ۹۷ , ورثه مدعی ملک مزبور شده اند
ضمنا مستاجر فوق فاقد سند اجاره تنظیمی تا قبل از سال ۱۳۸۲ بوده و بنا به تصمیم شخصی و اختیار خود برای در دست داشتن سند اجارهای از محل فوق با وکالت نامه ای که از موکل (موجر) در دست داشته بنفع خود سند اجاره و سند صلح در سال ۸۲ توسط دفتر خانه تنظیم نموده .
با تشکر .