۷ خرداد ، ۱۳۹۵, ساعت --> ۲۶ : ۰۹
سلام دوستان
ديروز فهميدم قاضي بايد عادل باشه ، متاسفانه نبود ...
همسر بنده يك و نيم سال رفته ( زندگي مشترك هم نداشتيم )
استشهاديه دارم و درخواست تمكين متاسفانه دير زدم
تاريخ دادگاه تمكين 29 خرداد هستش ...
ايشون از بنده شكايت كردن بابت ترك انفاق
و دو شاهد هم بردن ( خواهر و پسر عمويي كه منو اصلا نديده ! ) و اونا شهادت دادن
كه درآمد ماهيانه من 5 ميليون تومان هستش !!!
( بيكار هستم )
رفتيم كلانتري و مداركي دادم كه من به ايشون پول دادم ( فيش بانكي )
و گفتم در فقه اهل سنت بعلت تمكين نكردن ايشون هم نفقه تعلق نميگيره بهشون
با اين وجود من پول ميدادم بهش ...
رفتيم دادگاه ديروز
قاضي اظهارات رو خوند
من تا ميخواستم حرفي بزنم ميگفت هيچي نگو !
بعد كاغذ داد به خانم كه بنويس از كي ترك انفاق كرده ، چرا كرده
شغلش چيه ، حقوقش چقدره و ...
بعد قاضي گفت فحاشي كرده ؟
اونم گفت بله
پيام هاي بسياري از ايشون هست
فحش هاي ناموسي ميداده
گفت بگو چي گفته مثلا؟
خانم هم گفت خيلي ناموسي بوده نميتونم بگم !!!
قاضي گفت مثلا گفته ج ن د ه ؟!!!
خانم هم گفت بله !!!
( يك و نيم سال هست كه من اصلا با اين خانم تماسي نداشتم !!! )
قاضي هم گفت بنويس ...
بعد گفت بنويس اگه طلاق ميخواي و ...
من مونده بودم اين ديگه چه قاضي هستش !!!
خيلي نگران شدم ، بعد به من گفت تو برو !!!
گفتم پس كي دفاع كنم از دروغ هايي كه اين خانم داره بهتون ميگه ؟!!!
گفت وقتي احضاريه اومد بيا دفاع كن
و با خودت ضامن هم بياري كه خيلي بر عليه ت هستش مدارك
بعد اومدم بيرون و يادم اومد برگه خروج رو مهر نكردم
ساعت 1 ظهر بود ديگه
و دادگاه هم خالي
برگشتم تو دفتر ايشون
ديدم هر و هر داره ميخنده با خانم و خواهر خانم بنده كه اومده بودن !!!
يه نگاهي كردم و مهر زدم و اومدم خونه ...
خيلي نگرانم ...
آها يه جا هم خواهرشون كه زندگي منو خراب كرده
گفت ما شاهديم كه ايشون جلوي جمع به خواهر ما گفته ( گ ه نخور !!! )
دروغ محضه خدا شاهده ...
قاضي گفت اينم بنويسين !!!
ديروز فهميدم قاضي بايد عادل باشه ، متاسفانه نبود ...
همسر بنده يك و نيم سال رفته ( زندگي مشترك هم نداشتيم )
استشهاديه دارم و درخواست تمكين متاسفانه دير زدم
تاريخ دادگاه تمكين 29 خرداد هستش ...
ايشون از بنده شكايت كردن بابت ترك انفاق
و دو شاهد هم بردن ( خواهر و پسر عمويي كه منو اصلا نديده ! ) و اونا شهادت دادن
كه درآمد ماهيانه من 5 ميليون تومان هستش !!!
( بيكار هستم )
رفتيم كلانتري و مداركي دادم كه من به ايشون پول دادم ( فيش بانكي )
و گفتم در فقه اهل سنت بعلت تمكين نكردن ايشون هم نفقه تعلق نميگيره بهشون
با اين وجود من پول ميدادم بهش ...
رفتيم دادگاه ديروز
قاضي اظهارات رو خوند
من تا ميخواستم حرفي بزنم ميگفت هيچي نگو !
بعد كاغذ داد به خانم كه بنويس از كي ترك انفاق كرده ، چرا كرده
شغلش چيه ، حقوقش چقدره و ...
بعد قاضي گفت فحاشي كرده ؟
اونم گفت بله
پيام هاي بسياري از ايشون هست
فحش هاي ناموسي ميداده
گفت بگو چي گفته مثلا؟
خانم هم گفت خيلي ناموسي بوده نميتونم بگم !!!
قاضي گفت مثلا گفته ج ن د ه ؟!!!
خانم هم گفت بله !!!
( يك و نيم سال هست كه من اصلا با اين خانم تماسي نداشتم !!! )
قاضي هم گفت بنويس ...
بعد گفت بنويس اگه طلاق ميخواي و ...
من مونده بودم اين ديگه چه قاضي هستش !!!
خيلي نگران شدم ، بعد به من گفت تو برو !!!
گفتم پس كي دفاع كنم از دروغ هايي كه اين خانم داره بهتون ميگه ؟!!!
گفت وقتي احضاريه اومد بيا دفاع كن
و با خودت ضامن هم بياري كه خيلي بر عليه ت هستش مدارك
بعد اومدم بيرون و يادم اومد برگه خروج رو مهر نكردم
ساعت 1 ظهر بود ديگه
و دادگاه هم خالي
برگشتم تو دفتر ايشون
ديدم هر و هر داره ميخنده با خانم و خواهر خانم بنده كه اومده بودن !!!
يه نگاهي كردم و مهر زدم و اومدم خونه ...
خيلي نگرانم ...
آها يه جا هم خواهرشون كه زندگي منو خراب كرده
گفت ما شاهديم كه ايشون جلوي جمع به خواهر ما گفته ( گ ه نخور !!! )
دروغ محضه خدا شاهده ...
قاضي گفت اينم بنويسين !!!