با عرض سلام خدمت جناب حکمت و تشکر از بیانات ایشان با عنایت به بیانات مخاطب محترم نظر بنده در مورد یاد شده به این شرح بوده
با توجه به اینکه محکوم علیه به مفاد گزارش اصلاحی عمل نکرده و کل مبلغ محکوم به تبدیل به حال شده،
بله
ایا صدور قرار عدم استماع صحیح می باشد ؟
بله
یا باید دادگاه به دعوی اعسار رسیدگی و مبادرت به صدور رای می کرده است؟
خیر دعوی اعسار مسموع نمی باشد
در مورد سوالات شما این توضیح کوتاه را به عرض میرسانم گزارش اصلاحی تنظیمی با عنایت به صراحت قانون و قطعیت داشته و عملاً گزارش اصلاحی بر اساس توافق طرفین زیر نظر مرجع رسیدگی کننده صورت پذیرفته و الزام قطعی داشته لذا طرفیت باید به توافقات خود پایبند بوده و مورد حمایت قانونگذار میباشد لذا هرگونه تخطی و یا سوء استفاده آتی از گزارش اصلاحی گرفته شده همانگونه که دوست بزرگوار جناب حکمت بیان فرمودند محکمه و محکوم له مسخره و بازیچه محکوم علیه نبوده و نیستند اینگونه تفکرات و تفاسیر که بخواهد تفاسیر نا صواب از توافق ایجاد نماید را قانون مسدود نموده یعنی هر تفسیری غیر از توافق به هیچ عنوان مسموع نبوده زیرا بعصی از محکوم علیه ها و یا وکلای آنها و یا حتی خود قاضی رسیدگی کننده هم نمیتواند خلاف توافقات گزارش اصلاحی تفسیر داشته باشد که در صورت تفسیر مخالف موجبات تخلف انتظامی قاضی بوده و از جانب محکوم علیه و یا وکیل وی حیله و تقلب محسوب شده و اینگونه تفاسیر جایگاهی در نظام حقوقی و قضایی ایران ندارد این استنباط و برداشت بنده از ماهیت گزارش اصلاحی در محاکم میباشد
با توجه به اینکه محکوم علیه به مفاد گزارش اصلاحی عمل نکرده و کل مبلغ محکوم به تبدیل به حال شده،
بله
ایا صدور قرار عدم استماع صحیح می باشد ؟
بله
یا باید دادگاه به دعوی اعسار رسیدگی و مبادرت به صدور رای می کرده است؟
خیر دعوی اعسار مسموع نمی باشد
در مورد سوالات شما این توضیح کوتاه را به عرض میرسانم گزارش اصلاحی تنظیمی با عنایت به صراحت قانون و قطعیت داشته و عملاً گزارش اصلاحی بر اساس توافق طرفین زیر نظر مرجع رسیدگی کننده صورت پذیرفته و الزام قطعی داشته لذا طرفیت باید به توافقات خود پایبند بوده و مورد حمایت قانونگذار میباشد لذا هرگونه تخطی و یا سوء استفاده آتی از گزارش اصلاحی گرفته شده همانگونه که دوست بزرگوار جناب حکمت بیان فرمودند محکمه و محکوم له مسخره و بازیچه محکوم علیه نبوده و نیستند اینگونه تفکرات و تفاسیر که بخواهد تفاسیر نا صواب از توافق ایجاد نماید را قانون مسدود نموده یعنی هر تفسیری غیر از توافق به هیچ عنوان مسموع نبوده زیرا بعصی از محکوم علیه ها و یا وکلای آنها و یا حتی خود قاضی رسیدگی کننده هم نمیتواند خلاف توافقات گزارش اصلاحی تفسیر داشته باشد که در صورت تفسیر مخالف موجبات تخلف انتظامی قاضی بوده و از جانب محکوم علیه و یا وکیل وی حیله و تقلب محسوب شده و اینگونه تفاسیر جایگاهی در نظام حقوقی و قضایی ایران ندارد این استنباط و برداشت بنده از ماهیت گزارش اصلاحی در محاکم میباشد
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.