۱ خرداد ، ۱۳۹۵, ساعت --> ۳۰ : ۰۶
سلام خدمت جناب حکمت و مخاطب محترم دوست بزرگوار در یک شهر مدنیت و شهر نشینی حاکم بوده منطبق با عرف و شرع و قانون با گذشت زمان قانونی شدن و مدنیت به قدیمی بودن برتری پیدا کردن لذا با تفکر قدیمی مدنیت و شهر نشینی واقع نمیشود لذا توجه داشته باشید قانون به عشق من و دیگران نوشته نمیشود لذا در اول انقلاب در قانون مجازات یقه گیری و..... جرم بوده ولی الان با پیشرفت جامعه بشری اینگونه مسائل کل شده و دیگر جرم نیست جامعه و قانون در حال تغییر بوده و انسانها نیز در حال تغییر لذا اگر انسانها با قانون و علم و جامعه نمیخواهند تغییر کنند این مشکل انسانهاست ونه قانون لذا هیچکس حق ندارد اعمال وعقاید خود را به دیگران تحمیل کند لذا دوست بزرگوار هر شخصی حق دارد ملک خود را به هر کس که بخواهد اجاره دهد در ضمن هیچ کس از باطن دیگری خبر ندارد لذا توجه داشته باشید اگر مالکین یا حتی بنگاهی اطلاع به شر بودن و مشکل ساز شدن ا باب رجوع داشت ملکی اجاره نمیداد در ضمن در هیچ جای شرع و عرف و قانون و حتی قدیمیت نیامده کن یک مالک یا یک کاسب اختیار خود را دست هم محلی و همسایه و حتی فامیل و نسب درجه یک خود قرار دهد متاسفانه کلیه مشکلات این کشور نه فقط مشکل حضرتعالی و هم محلیها از همین تفکرات قدیمی بوده من نمیگویم این تفکر بداست خوب هم هست زیرا عامل و ضامن امنیت و آسایش بوده اما در جامعه فعلی جایگاهی نداشته زیرا اصل آزادی و قانون چنین اجازه ای نمیدهد اجاره عقد لازم بوده نه مالک و نه بنگاهی نه حق دارند و نه میتوانند و نه کاره ای هستند که بخواهند این عقد را بهم بزنند فقط این عقد با رضایت مالک و مستاجر و یا به حکم قانون قابل فسخ بوده ولا غیر لذا فکر میکنم کنکاش شما جهت یافتن راهکار دیگر بوده که به نظر بنده راه دیگری وجود ندارد اگر بود مطمن باشید هیچ یک از دوستان برای شما مهربان دریغ نمی کرد این نظر شخصی بنده بوده
بالا ترین محکمه وجدان است.و بالاترین پشتوانه مطالعه و تفکر در امور.