۶ خرداد ، ۱۳۹۴, ساعت --> ۴۵ : ۰۰
شما خودتان میزان حضانت را براساس شنیده اصلاح کردید هفت سال شده است
بنده قاضی نیستم ولی بعنوان یک سالخورده باداشتن اطلاعات تجربی مطالبی را گفتم که شوربختانه تصورم درست بوده وحضانت را درمقابل رضایت بشما منتقل نموده اند بنابراین درمقابل یک توافق فی مابین شما با زوجه محترمه چنین شده ولی در مقررات لحاظ نشده .
اتفاقات کیفری درموردفحاشی وغیره مربوط به شاکی ومتشاکیست وفقط نسبت به اشخاص ذینفع در شکایت موثراست که در نتیجه شکایت منتهی برضایت منوط به انتقال حضانت شده است بنظرم بلااثر است
حال اگرچنانچه درصحن دادگاه به انتقال وبخشیدن حضانت اقرار وتائید میشد مطمئنا دراین مورد دادگاه تصمیم لازم را مطابق توافق اتخاذ می نمود که البته فرمودید که قاضی به طرف گفته شما حضانت را منتقل کنید تا ایشان رضایت بدهد
درپست قبلی خودتان اگفته خودتان: ( به اینکه سندرسمی منتقله موردوثوق تان قرار نگرفته است اگر چنین اقدامی درمنظردادگاه میشد دیگرنیازی به تقدیم دادخواست مجدد رفع حضانت نبود این یک اقرا ضمنی است که خود شما موضوع سندرسمی را کمی رقیق کردید وسپس درموردحضانت اقدام برفع حضانت را ازدادگاه خواسته اید چـــرا؟
گفته شما (اینجانب پس از اخذ سند رسمی ،دادخواستی مبنی بر سلب حضانت فرزند از خانم فلانی و تحویل ب اینجانب شدم)
وضمنا بعلت امتناع از حق ملاقات که شاکی شدید بمعنی اینست که حق حضانت با وی است وشما حق دیدارداشته اید ونه حضانت که اگر سند مورد سخن موثرمیبود نیازی به این کار هم نمی شد
گفته شما (جالبتر از همه این است ک زوجه سابق در جلسه رسیدگی ب پرونده حضانت ب قاضی اعلام کرد بنده حضانت را نمیخواهم ) این موضوع در دادنامه ذکرنشده وشاید درصورتمجلس دادگاه هم نباشد ممکنه درحین گفتگو اشاره شده باشد ولی خطاب دادگاه دراین مورد انجام نگرفته است اگرمیشد دادگاه براساس خطابه های خود به چنین موردی درگردشکارش
تاکیدمیکرد . بهرتقدیر حسب بیان اقای حکمت تامل بفرما تا حکم دادگاه تجدیدنظر ابلاغ گردد . هرچند قبل از اجرای حکم توافقاتی هم شده باشد
بنده قاضی نیستم ولی بعنوان یک سالخورده باداشتن اطلاعات تجربی مطالبی را گفتم که شوربختانه تصورم درست بوده وحضانت را درمقابل رضایت بشما منتقل نموده اند بنابراین درمقابل یک توافق فی مابین شما با زوجه محترمه چنین شده ولی در مقررات لحاظ نشده .
اتفاقات کیفری درموردفحاشی وغیره مربوط به شاکی ومتشاکیست وفقط نسبت به اشخاص ذینفع در شکایت موثراست که در نتیجه شکایت منتهی برضایت منوط به انتقال حضانت شده است بنظرم بلااثر است
حال اگرچنانچه درصحن دادگاه به انتقال وبخشیدن حضانت اقرار وتائید میشد مطمئنا دراین مورد دادگاه تصمیم لازم را مطابق توافق اتخاذ می نمود که البته فرمودید که قاضی به طرف گفته شما حضانت را منتقل کنید تا ایشان رضایت بدهد
درپست قبلی خودتان اگفته خودتان: ( به اینکه سندرسمی منتقله موردوثوق تان قرار نگرفته است اگر چنین اقدامی درمنظردادگاه میشد دیگرنیازی به تقدیم دادخواست مجدد رفع حضانت نبود این یک اقرا ضمنی است که خود شما موضوع سندرسمی را کمی رقیق کردید وسپس درموردحضانت اقدام برفع حضانت را ازدادگاه خواسته اید چـــرا؟
گفته شما (اینجانب پس از اخذ سند رسمی ،دادخواستی مبنی بر سلب حضانت فرزند از خانم فلانی و تحویل ب اینجانب شدم)
وضمنا بعلت امتناع از حق ملاقات که شاکی شدید بمعنی اینست که حق حضانت با وی است وشما حق دیدارداشته اید ونه حضانت که اگر سند مورد سخن موثرمیبود نیازی به این کار هم نمی شد
گفته شما (جالبتر از همه این است ک زوجه سابق در جلسه رسیدگی ب پرونده حضانت ب قاضی اعلام کرد بنده حضانت را نمیخواهم ) این موضوع در دادنامه ذکرنشده وشاید درصورتمجلس دادگاه هم نباشد ممکنه درحین گفتگو اشاره شده باشد ولی خطاب دادگاه دراین مورد انجام نگرفته است اگرمیشد دادگاه براساس خطابه های خود به چنین موردی درگردشکارش
تاکیدمیکرد . بهرتقدیر حسب بیان اقای حکمت تامل بفرما تا حکم دادگاه تجدیدنظر ابلاغ گردد . هرچند قبل از اجرای حکم توافقاتی هم شده باشد