انجمن حقوقی هامون

نسخه‌ی کامل: تعهد به نفع شخص ثالث
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
باسلام خدمت دوستان
چند روز پیش دوستی موضوع جالبی مطرح کرد که نظرات متفاوتی در باره اش عنوان گردید بنابراین خواستم به عرض دوستان برسانم تا کسب نظر نمایم
موضوع از این قرار است که ۲نفر در ضمن عقد لازمی تعهد مینمایند که بعد از ساخت و ساز ۳طبقه آپارتمان یک واحد از آن را به اسم شخص ثالث(غیر از متعاملین)بزنند
اما بعداز مدتی متعاملین عقد را اقاله می نمایند
حال سوال اینجاست که آیا مورد تعهد(به نفع شخص ثالث)به تبع عقد فسخ میشود یا خیر؟
باسلام
جواب دوست عزیزم محمد حبیبی در خصوص سوال فوق ، برای بهرمندی سایر مخاطبان و کاربران ،اینجا ارایه می گردد:


اصل شخصی بودن قراردادها در قانون مدنی ایران

قانون مدنی ایران به موجب ماده ۲۳۱ اصل شخصی بودن قراردادها را پذیرفته و تعهد به نفع شخص ثالث را بصورت استثناء بر آن دانسته است، بدین شرح:

«معاملات و عقود فقط درباره طرفین متعاملین و قائم مقام قانونی آنها مؤثر است مگر در مورد مادّه »۱۹۶

مادّه ۱۹۶ بدین شرح است:

«کسی که معامله می کند آن معامله برای خود آن شخص محسوب است، مگر اینکه در موقع عقد خلاف آنرا تصریح نماید یا بعد خلاف آن ثابت شود، معذالک ممکن است در ضمن معامله که شخص برای خود می کند تعهدی هم به نفع شخص ثالث بنماید.»

مستفاد از ذیل ماده فوق آن است که تعهد به نفع شخص ثالث، از راه شرط ضمن عقد میسر است ولی با توجه به مواد دیگری در قانون مدنی راههای دیگری نیز برای تعهّد به نفع شخص ثالث وجود دارد که ذیلا به ذکر آن می پردازیم:

۱) از طریق انعقاد قرارداد خصوصی:

مادّه ۱۰ قانون مدنی می گوید:

«قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آنرا منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.»

بموجب ماده فوق می توان از طریق انعقاد قرارداد خصوصی به نفع شخص ثالث تعهّد نمود. و چون نصّی در قانون مخالف آن وجود ندارد پس خلاف قانون تلقی نمی شود.

۲) از طریق صلح:

در قانون مدنی در این زمینه چند ماده پی در پی وجود دارد.

▪ مادّه :۷۶۸

«در عقد صلح ممکن است احد طرفین در عوض مال الصلحی که می گیرد متعهد می شود که نفقه معینی همه ساله یا همه ماهه تا مدت معین تأدیه کند. این تعهد ممکن است به نفع طرفین مصالح یا به نفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود.»

▪ مادّه :۷۶۹

«در تعهّد مذکور در مادّه قبل به نفع هر کس واقع شده باشد ممکن است شرط شود که بعد از فوت منتفع، نفقه به وارث او داده شود.»

▪ مادّه :۷۷۰

«صلحی که بر طبق دو ماده فوق واقع می شود به ورشکستگی یا افلاس متعهد نفقه فسخ نمی شود مگر اینکه شرط شده باشد.»

همان طور که ملاحظه می شود، در موارد فوق چنین تصویر شده که تعهد به تأدیه نفقه در مقابل مال الصلح، همان طور که ممکن است به نفع یکی از طرفین مصالحه باشد، همچنین ممکن است تعهّد مزبور به نفع شخص ثالث باشد که به یکی از دو طریق زیر فرض می شود:

الف) از طریق شرط ضمن العقد

بدین نحو که شخصی به دیگری مال معینی را مصالحه می کند و ضمن عقد صلح شرط می کند که متصالح، نفقه معینی را به مصالح یا شخص ثالث بدهد. این شرط برای شخص ثالث به طور ایقاع ایجاد حق می کند و نیازی هم به قبول وی ندارد و می تواند به استناد حق مزبور اقامه دعوی نماید. و در صورت تخلف مشروط علیه و عدم امکان اجبار توسط حاکم، شارط می تواند مصالحه را فسخ کند.

ب) از طریق صلح معوض

بدین نحو که شخصی مصالحه معوضی انجام می دهد، یکی از عوضین معاوضه مال الصلح است و عوض دیگر تعهد متصالح است به تأدیه نفقه به شخص ثالث.

● نتیجه گیری نهایی

از مجموع مباحث گذشته می توان به نتایج ذیل به عنوان نظریه کلی تعهّد به نفع شخص ثالث، دست یافت:

۱) اصولا ایجاد حق یا تکلیف برای اشخاص مستلزم دخالت مستقیم یا غیر مستقیم اراده آنان است و اصل اثر نسبی بودن اثر قرارداد به این مفهوم مورد تأیید فقه امامیه است.

۲) به اقتضای ادله عامه عقود و شروط، امکان تخصیص اصل اثر نسبی قرارداد و برقراری تعهّد به نفع شخص ثالث بصورت عقد مستقل یا شرط ضمن عقد،

وجود دارد.

۳) معیار شناسایی حق برای شخص ثالث قصد و اراده طرفین قرارداد است و صرف ذینفع بودن شخص ثالث از شرط موجب حصول حق لازم الاجراء برای او نمی شود. اصولا حق مطالبه شرط با خود مشروط له است و حق شخص ثالث تابع و دائر مدار حق او است امّا اگر قصد طرفین این باشد که علاوه بر مشروط له، برای شخص ثالث نیز حقی لازم الاجراء به وجود آید شخص ثالث نیز مستقلا حق مطالبه خواهد داشت.

۴) حق شخص ثالث بر مبنای نظریه ایقاع و در پرتو قصد طرفین و بدون نیاز به قبول و دخالت او می تواند به صورت مستقیم به ملکیت او در آید.

۵) برای صحت قراردادی که مبنای ایجاد تعهّد به نفع شخص ثالث است. باید طبق قاعده، شرایط اساسی صحت معامله و در صورت تبعی بودن تعهّد شرایط کلی صحت شروط ضمن عقد رعایت شود. بنابراین لازم است مشروط له شخصآ در اجرای تعهد ذینفع باشد. نفع مشروط له ممکن است مادی یا معنوی باشد.

۶) اصولا تعهّد به نفع شخص ثالث با تراضی طرفین قابل اسقاط است امّا به اقتضای ادله شروط، ممکن است طرفین این حق را از خود سلب کنند. در این صورت حق شخص ثالث لازم و غیر قابل اسقاط خواهد بود.

نویسنده: آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد
با سلام خدمت آقای عزیزی بنده هم سوال حضرتعالی و هم پاسخ و استدلالهای دوست حضرتعالی را مطالعه نمودم و همانگونه که مستحضرید عالم حقوق عالم نظریات و استدلالهای متفاوت در بعضی از مباحث حقوقی بوده و هر کس پایبند و مسر به تیوری و عقیده خود میباشد لذا با توجه به برداشت اینجانب از بیانات تئوریسنها و دکترینهای مختلف حقوقی و برداشتهای فقهی بنده نسبت به بیانات حضرتعالی اعلان میکنم برای اینجانب مشخص نبوده سوال حضرتعالی از باب تحقیق و استدلال محض و نظریه پردازی بوده و یا در عالم واقع اگر بخواهیم سوال حضرتعالی را در عالم واقع برسی کنیم هرگونه عقدی در زمان انعقاد دارای اصول و شرایط ماهیتی خاص خود بوده پس باید جهت عقد مشخص و بر اساس ماهیت همان عقد این سوال را تحلیل و برسی نمود یعنی باید مشخص شود این عقد بیع بوده مشارکت در ساخت صلح و غیره و همچنین تعهد به نفع ثالث نیز بر اساس چه مبنا و شرایطی بوده آیا هبه بوده دین احدی از طرفین عقد بوده یا پیش خرید بوده صلح بوده و غیره یعنی باید بین عقد و تعهد جهت ثالث تفکیک قائل شویم تا بتوانیم به پاسخ و نتیجه درستی دست یابیم که اگر بخواهیم این موضوع را استدلال کنیم علاوه بر بیانات گرانقدر دوست شما میتوان موارد بسیار دیگری را نیز استدلال و استنتاج نمود در هر صورت سوال حضرتعالی و بیانات و نظرات دوست شما نیز بسیار مفید و آموزنده میباشد این نظر بنده و برداشت شخص بنده با عنایت به سوال و بیانات دوست بزرگوار شما میباشد
باسلام خدمت استاد بزرگوار
استاد موارد بسیار جالبی را فرمودید(نوع تعهد:هبه ،صلح و...)
واقعیت امر بنده تابحال به آن موارد توجه نکرده بودم یعنی اصلا به ذهنم خطور نکرده بود
سوال معروضه ی بنده نقل قولی از دوستان بوده که ایشان نیز در یکی از آزمونهای قضاوت خوانده بود
سوال همینطور کلی میباشد که بنده عرض کردم
ممنون از بیانات خالصانه برادر بزرگوارم جناب عزیزی