ماهیت و مصادیق‌ جعل‌ در ماده‌ ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی

ماهیت و مصادیق‌ جعل‌ در ماده‌ ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی

ماهیت و مصادیق‌ جعل‌ در ماده‌ ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی

ساختن‌ نوشته‌ یا سند

تعریف‌ نوشته‌ بنابه‌ عرف‌ مشخص‌ و گویا است‌ اما سند نوشته‌ای‌ است‌ که‌ در مقام ‌دعوی‌ یا دفاع‌ قابل‌ استناد باشد که‌ خود آن‌ به‌ دو دسته‌ رسمی‌ و غیر رسمی‌ (عادی‌) تقسیم ‌می‌گردند. در مورد نوشته‌ می‌توان‌ گفت‌ « لزوم‌ تفسیر مضیق‌ نصوص‌ جزایی‌ باید نوشته‌ را محدود به‌ قدر متقین‌ آن‌ یعنی‌ نوشته‌ مندرج‌ بر روی‌ اوراق‌ کاغذ و نه‌ نوشته ‌ای‌ موجود بر روی‌ سنگ‌ و چوب‌ و پارچه‌ و مجسمه‌ و برنامه‌ رایانه‌ و پلاک‌ اتومبیل‌ و فرش‌ و نظایر آنها نمود » اما به‌ نظر محقق‌ این‌ گفته‌ دارای‌ ایراد است‌ چرا که‌ :

اولاً: همان‌ گونه‌ که‌اشاره‌ شد تعریف‌ نوشته‌ بنابر عرف‌ است‌ و هر چیزی‌ که‌ بتوان‌ بر روی‌ آن‌ معنی‌ را با زبان‌ موسوم‌ یک‌ کشور و به‌ خط معین‌ منتقل‌ نمود می‌توان‌ بر آن‌ صدق‌ عنوان‌ نوشته‌ نمود .

ثانیاً: گاه‌ اراده‌ طرفین‌ بر این‌ است‌ که‌ مطالب‌ و مفاد قرارداد خود را بر روی‌ شی‌ء یا پارچه‌ای‌ بنویسند چرا که‌ این‌ عمل‌ در واقع‌ منافاتی‌ با قوانین‌ ندارد و در اصل‌ این‌ اراده‌هاست‌ که‌ قانون‌ آثاری‌ را بر آن‌ بار می‌کند مگر در مواردیکه‌ قانون‌ آمره باشد .

ثالثاً: گاه‌ در عمل ‌طرفین‌ در موقعیتی‌ قرار می‌گیرند که‌ دسترسی‌ به‌ قلم‌ یا کاغذ ندارند و اراده‌ خود را به‌گونه‌ای‌ دیگر منتقل‌ می‌کنند چرا که‌ در عمل‌ منظور از نوشته‌ حروف‌ و کلماتی‌ هستند که ‌قابل‌ خوانده‌ شدن‌ باشند و در اینجا نباید بین‌ نوشته‌ای‌ که‌ بر روی‌ کاغذ نگاشته‌ شده‌ و یا بر روی‌ شی‌ء دیگر تفاوتی‌ قائل‌ بود به‌ عبارت‌ دیگر در کاغذ خصوصیتی‌ موجود نیست‌ که ‌در دیگر اشیاء که‌ قابلیت‌ نوشتن‌ بر روی‌ آنها وجود دارد نباشد. پس‌ بنابه‌ نظر محقق‌ جعل ‌در این‌ موارد نیز واقع‌ می‌گردد. « ساختن‌ مهر یا امضای‌ اشخاص‌ رسمی‌ یا غیر رسمی مهر عبارت‌ است‌ از قطعه‌ فلزی‌، یا چوبی‌ و … که‌ روی‌ آن‌ اسم‌ شخص‌ حکاکی‌ شده‌ و بجای‌ امضاءها بکار می‌رود » .

امضاء:

الف‌: « در فقه‌ به‌ معنی‌ اجازه‌ ( یا تنفیذ ) عمل‌ حقوقی‌ غیر نافذ مانند تنفیذ و امضاء عقد مکر » .

ب‌: « نوشتن‌ اسم‌ یا اسم‌ خانوادگی‌ یا رسم‌ علامت‌ خاص‌ که‌ نشانگر هویت‌ صاحب‌ علامت‌ است‌ در ذیل‌ اوراق‌ و اسناد ( عادی‌ یا رسمی‌ ) که‌ متضمن‌ وقوع‌ معامله‌ یا تعهد یا اقرار یا شهادت‌ و مانند آنهاست‌ یا بعداً باید روی‌ آن‌ اوراق‌ تعهد یا معامله‌ای‌ ثبت‌ شود » امروز تشخیص‌ امضاء افراد در صورت‌ بروز اختلاف‌ با مشکلی‌ روبه‌ رو نیست‌ چرا که‌ امضاء هر فرد با فرد دیگر تفاوت‌ دارد به‌ عبارت‌ دیگر نحوه‌ به‌ دست‌ گرفتن‌ قلم‌ و فشار آوردن‌ بر آن‌ و در قسمت‌های‌ دیگر که‌ با ملایمت‌ قلم‌ را فشار می‌دهند و نحوه‌ گذاشتن‌اعداد و نقطه‌ای‌ حروف‌ در افراد یکسان‌ نیست‌ که‌ این‌ امر به‌ توسط‌ یک‌ کارشناس‌ مسلط‌ قابل‌ تفکیک‌ و تمییز است‌ هر چند که‌ مجرم‌ ( جاعل‌ ) توانایی‌ بالایی‌ در شبیه‌ سازی‌ بدل‌ و اصل‌ را داشته‌ باشد.
حتی‌ هم‌ اکنون‌ با بکارگیری‌ از رایانه‌ها در تشخیص‌ امضاء در بانک‌ها و سایر مراجع‌ و سرعت‌ و دقّت‌ رایانه‌ها در این‌ امر تا حدودی‌ مانع‌ از غافل‌ ماندن‌ مؤسسات‌ و ضرر افراد وابسته‌ به‌ آنها شده‌ است‌. مهر پیشینه‌ای‌ قدیمی‌تر از امضاء دارد، مهر از زمان‌ هخامنشیان‌ مرسوم‌ بوده‌ و در اسلام‌ نیز از سال‌ ششم‌ هجری‌ مورد استفاده‌ خلفا وقت‌ و حتی‌ نامه‌هایی‌ که‌ پیامبر «صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌» برای‌ دعوت‌ به‌ اسلام‌ به‌ دیگر فرمانروایان‌ کشورهای‌ مختلف‌ می‌دادند قابل‌ مشاهده‌ و مشهور است‌. قانون‌ گذار ساختن‌ مهر دیگری‌ و بکار بردن‌ آن‌ را بدون‌ اجازه‌ صاحب‌ آن‌ جرم‌ داشته‌ و شامل‌ مجازات‌ می‌داند چرا که‌ صرف‌ ساختن‌ اگر همراه‌ با سوء قصد باشد واجد برخورداری‌ از عنصر روانی‌ است‌.

در رأی‌ دیوان‌ عالی‌ کشور به‌ تاریخ‌  ۱۳۲۹/۰۸/۱۴ شعبه‌ ۲ چنین‌ آمده‌ است‌. « به‌ امضای‌ خود شخص‌ یا اثر خود ( مهر ) جعل‌ اطلاق‌ نمی‌شود بلکه‌ جعل‌ امضای‌ یا مهر در موردی‌ صادق‌ است‌ که‌ امضاء دیگری‌ ساخته‌ شود یا مهر به‌ جای‌ مهر دیگری‌ به‌ کار برده‌ باشند و اگر کسی‌ ورقه‌ای‌ را امضاء کند که‌ قانوناً حق‌ امضای‌ آن‌ را ندارد یا مهری‌ را در سندی‌ به‌ کار برد که‌ نمی‌بایستی‌ آن‌ را مهر کند این‌ اعمال‌ جعل‌ امضاء یا مهرتلقی‌ نمی‌شود. »

( نظر محقق‌ ) : ابتدائاً این‌ رأی‌ صحیح‌ و منطقی‌ به‌ نظر می‌رسد اما قابل‌ ایرادات‌ چرا که‌:

اولاً : هر چند شخص‌ صلاحیت‌ در امضاء نداشته‌ و صرفاً بدون‌ اطلاع‌ و یا دانستن‌ سمت‌ ذیل‌ سند را امضاء کرده‌ اما اگر این‌ امضاء حتی‌ اگر شباهتی‌ با امضاء شخص‌ ذیصلاح‌ نداشته‌ باشد اما ایجاد شبه‌ بنماید و از آن‌ مهمتر ایجاد ضرری‌ بنماید آیا باید شخص‌امضاء کننده‌ را از مسئولیت‌ مبری‌ دانست‌؟ این‌ موضوع‌ ممکن‌ است‌ دست‌ مایه‌ای‌ برای‌ مجرمان‌ باشد تا با این‌ ادعا از مسئولیت‌ کیفری‌ شانه‌ خالی‌ کنند و به‌ مقصود نامشروع‌ خود دست‌ یابند .

در این‌ رأی‌ دو صورت‌ متصور است‌ :

۱-  فرد امضاء خود را به‌ نام‌ خود و در مقام‌ و سمت‌ خود استفاده‌ می‌کند.
۲- فرد امضاء خود را در سمتی‌ که‌ نداشته‌ استفاده‌ می‌کند که‌ در هر ۲ صورت‌ امکان‌ شبه‌ وجود دارد چرا که‌ در انتهای‌ رأی‌ می‌خوانیم‌ « سندی‌ را امضاء کند که‌ حق‌ امضای‌ آن‌ را ندارد و یا مهری‌ را در سندی‌ به‌ کار برد که‌ نمی‌باستی‌ آن‌ را مهر کند. » آیا اگر شبهه‌ای‌ ایجاد شد و طرف‌ از این‌ تعدی‌ و تفریط‌ امضاء کننده‌ای‌ که‌ صلاحیت‌ امضاء را نداشته‌ ضرری‌ دید لااقل‌ اگر او را از مسئولیت‌ کیفری‌ مبری‌ بدانیم‌ نباید جرم‌ مدنی‌ او را نادیده‌ گرفت‌ ( ضمان‌ قهری‌ ناشی‌ از تسبیب‌ ) .

در خاتمه‌ متذکر می‌شویم‌ که‌ « مهر اشخاص‌ و اثر انگشت‌ اشخاص‌ که‌ امضاء ندارند در حکم‌ امضاء و ساختن‌ آن‌ جعل‌ می‌باشد » و هم‌ چنین‌ « پاراف‌ و اثر انگشت‌ و سایر وسایل‌ تأئیدیه‌ در صورتی‌ که‌ ساخته‌ شوند مشمول‌ عنوان‌ جعل‌ خواهد بود» در تکمیل‌ نظر ابرازی‌ باید چنین‌ گفت‌ که‌ نیازی‌ به‌ شباهت‌ میان‌ امضاء شخص‌ و جاعل‌ نیست‌ و با وجود اختلافاتی‌ که‌ در آراء و نظریات‌ و رویه‌ قضایی‌ دیده‌ می‌شود باید بر این‌ عقیده‌ بود که‌ برای‌ صدق‌ عنوان‌جعل‌ تقلید کامل‌ نیاز نیست‌ و قلب‌ حقیقت‌ و ایجاد رکن‌ ضرری‌ و یا ایجاد شبهه‌ جرم‌ جعل‌ را محقق‌ می‌سازد.

نتیجه‌ : اساس‌ جرم‌ جعل‌ فریفتن‌ افراد عادی‌ است‌ تا در نظر آنان‌ بدل‌ هم‌ سان‌ با اصل‌تلقی‌ گردد . بنابراین‌ صرف‌ امکان‌ اشتباه‌ انداختن‌ یا ایجاد شبهه‌ جعل‌ را واقع‌ می‌سازند و نیاز به‌ وجود شباهت‌ بین‌ بدل‌ و اصل‌ نیست‌.

خراشیدن‌ یا تراشیدن‌

خراشیدن‌ و تراشیدن‌ هر دو با وسایلی‌ چون‌ تیغ‌ و چاقو انجام‌ می‌شوند، یعنی‌ این‌که‌ مرتکب‌ حروفی‌ را با کمک‌ این‌ وسایل‌ از روی‌ نوشته‌ یا سند محو می‌کند تفاوت‌ بین‌ این ‌۲ مورد آن‌ است‌ که‌ در خراشیدن‌ بخشی‌ از حروف‌ کلمه‌ و در تراشیدن‌ کل‌ کلمه‌ محو می‌شود. نمونه‌ حالت‌ تراشیدن‌ کل‌ کلمه‌ حسین‌ از روی‌ یک‌ نوشته‌ مثلاً از روی‌ وصیت‌نامه‌ است‌ به‌ این‌ قصد که‌ حسین‌ از جمع‌ موصی‌ لهم‌ خارج‌ شود .

قلم‌ بردن‌

در قلم‌ بردن‌ لزوماً چیزی‌ به‌ نوشته‌ یا سند اضافه‌ نمی‌شود بکار مرتکب‌ ممکن‌ است‌ با استفاده‌ از قلم‌ بخش‌هایی‌ از یک‌ سند یا نوشته‌ را ناخوانا کرده‌ یا بر روی‌ آنها خط‌ بکشد. « قلم‌ بردن‌ عبارت‌ است‌ از تغییر و تبدیل‌ دادن‌ حروف‌ و کلمات‌ با ارقام‌ موجود بدون‌ اینکه‌ کلمه‌ یا رقم‌ جدید اضافه‌ شود مثل‌ تبدیل‌ ۲ به‌ ۳ »

الحاق‌

در این‌ مورد چیزی‌ به‌ سند اضافه‌ می‌شود مثلاً رقمی‌ در مقابل‌ چک‌ گذاشته‌ می‌شود.

محو یا سیاه‌ کردن‌ و اثبات‌

منظور از محو کردن‌ پاک‌ کردن‌ بخش‌هایی‌ از نوشته‌ با وسایلی‌ مثل‌ مداد پاک‌ کن‌، لاک‌ غلط‌گیری‌، آب‌، مواد شیمیایی‌ و نظایر آنهاست‌ و شامل‌ سوزاندن‌ و پاره‌ کردن‌ و بریدن‌ نمی‌شود چرا که‌ این‌ دسته‌ از اعمال‌ شامل‌ مواد ۶۸۱ و ۶۸۲ بنابه‌ رسمی‌ بودن‌ یاعادی‌ بودن‌ خواهد بود. منظور از سیاه‌ کردن‌ سند، ناخوانا کردن‌ بخش‌هایی‌ از آن‌ با وسایلی‌ مثل‌ جوهر مرکب‌، رنگ‌ و نظایر آنهاست‌. و واژه‌ اثبات‌ در برابر ابطال‌ قرار می‌گیرد و به‌ عبارت‌ دیگر، اعتبار دادن‌ به‌ سندی‌ باطل‌ به‌ نحوی‌ از انحاء شامل‌ اثبات‌ می‌گردد به‌ صورتی‌ که‌ اگر گذرنامه‌ای‌ مهر ابطال‌ خورد، با محو آن‌ از آن‌ استفاده‌ شود.

تقدیم‌ یا تأخیر تاریخ‌ سند نسبت‌ به‌ تاریخ‌ حقیقی‌ آن‌.

قلب‌ حقیقت‌ در مورد تاریخ‌ سند بسته‌ به‌ مواردی‌ شامل‌ جعل‌ مادی‌ یا مفادی‌ می‌گردد، اما بنابر تعریف‌ تزویر در این‌ مورد به‌ گونه‌ای‌ است‌ که‌ شخص‌ پس‌ از ثبت‌ تاریخ‌ سند و تائید طرفین‌ یا مقام‌ ذیصلاح‌ در صدد تقدیم‌ یا تأخیر آن‌ بر آید « چنانچه‌ چکی‌ به‌ تاریخ ‌۱/۴ صادر شده‌ باشد و دارنده‌ چک‌ بخواهد از فرصت‌ ۶ ماهه‌ مذکور در ماده‌ ۱۱ « قانون‌صدور چک‌ » مصوب‌ سال‌ ۱۳۵۵ ( اصلاحی‌ ۱۳۷۷ )  استفاده‌ کند امّا به‌ علت‌ تعلّل‌ فرصت‌ را از دست‌ داده‌ و شامل‌ مرور زمان‌ گردد و تاریخ‌ ۱/۴ را به‌ ۴/۴ تغییر دهد »

الصاق‌ نوشته‌ای‌ به‌ نوشته‌ دیگر :

در این‌ مورد بخش‌هایی‌ از یک‌ نوشته‌ به‌ بخش‌هایی‌ از نوشته‌ دیگر منضم‌ می‌شود تا آنچه‌ که‌ بوجود می‌آید نوشته‌ واحدی‌ تصور شود. مانند الصاق‌ بخش‌هایی‌ از یک‌ قرارداد به‌ قرارداد دیگر و یا الصاق‌ امضاء موجود در یک‌ قرارداد به‌ پیش‌ نویس‌ قرارداد دیگر.

به‌ کار بردن‌ مهر دیگری‌ بدون‌ اجازه‌ صاحب :

آن‌ استعمال‌ مهر دیگری‌ در ذیل‌ سند یا نوشته‌ای‌ که‌ قابلیت‌ استناد داشته‌ باشد بدون‌ اذن‌ صاحب‌ آن‌ شامل‌ این‌ بند می‌گردد.

نتیجه‌ : با توجه‌ به‌ مصادیق‌ مذکور در ماده‌ ۵۲۳ باید متذکر این‌ موضوع‌ شد که‌ این‌ ماده‌ عنصر قانونی‌ جعل‌ نبوده‌ و هیچ‌ گاه‌ با استناد حکمی‌ به‌ این‌ ماده‌ از سوی‌ دادگاهها و قضات‌ نمی‌تواند مبنای‌ محکومیت‌ و مجازات‌ یک‌ متهم‌ قرار گیرد. مگر این‌ که‌ در سایر مواد به‌ طور خاص‌ مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ باشد.

عنصر مادی‌ جرم‌ جعل‌ ( اعم‌ از فعل‌ یا ترک‌ فعل‌ ) :

برای‌ تعریف‌ این‌ عنصر باید ۲ عامل‌ را مورد بررسی‌ قرار داد :

۱-  عمل‌ فیزیکی‌ در جرم‌ جعل‌ مادی‌

۲- عمل‌ فیزیکی‌ در جرم‌ جعل‌ مفادی‌

الف‌ ) عمل‌ فیزیکی‌ در جرم‌ جعل‌ مادی‌ . اعمال‌ فیزیکی‌ که‌ می‌تواند در جعل‌ مادی‌ ایجاد شود از ماده‌ ۵۲۴ به‌ بعد قانون‌ جزا است‌ و شامل‌ فعل‌ مثبت‌ است‌ . که‌ عبارتند از :

۱- جعل‌ احکام‌ یا امضاء یا مهر یا فرمان‌ یا دست‌ خط‌ مقامات‌ دولتی‌ ( به‌ اعتبار یا ازحیث‌ مقام‌ آنان‌ قانون‌ مجازات‌ ۵۲۴ و ۵۲۵ )

۲- جعل‌ مهر، تمبر، منگنه‌ یا علامت‌ یکی‌ از شرکت‌ها یا موسسات‌ یا ادارات‌ دولتی‌ یا نهادهای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ یا نهادهای‌ عمومی‌ غیر دولتی‌ و یا شرکت‌ها و تجارت‌ خانه‌های‌ غیر دولتی‌ ( ۵۲۵ ، ۵۲۸ ، ۵۲۹ تعزیرات‌ )

۳- جعل‌ احکام‌ دادگاهها یا اسناد یا حواله‌های‌ صادره‌ از خزانه‌ دولتی‌ و منگنه‌ یا علامتی‌ که‌ برای‌ تعیین‌ عیار و یا نقره‌ به‌ کار می‌رود ( ۵۲۵ )

۴- جعل‌ اسکناس‌ رایج‌ داخلی‌ یا خارجی‌ یا اسناد بانکی‌ یا اسناد و اوراق‌ بهادار و حواله‌های‌ صادره‌ از خزانه‌ .

۵- جعل‌ مدارک‌ تحصیلی‌ ( ۵۲۷ ) قانون‌ جزا « تعزیرات‌ »

۶- جعل‌ در اسناد و نوشته‌های‌ غیر رسمی‌ ( ۵۳۶ )

۷- جعل‌ در اسناد و نوشته‌های‌ رسمی‌ ( ۵۳۲ و ۵۳۳ )

۸- عکس‌ برداری‌ از اوراق‌ و مدارک‌ ( ۵۳۷ )

۹- جعل‌ گواهی‌ پزشکی‌ .

۱۰- صدور گواهی‌ نامه‌ خلاف‌ واقع .

۱۱- شرکت‌ در آزمون‌ بجای‌ دیگری‌ یا شرکت‌ دادن‌ دیگری‌ به‌ جای‌ خود .

حال‌ به‌ برخی‌ از نکات‌ مربوط‌ به‌ اعمال‌ فیزیکی‌ در حقوق‌ کیفری‌ جعل‌ توجه‌ می‌کنیم‌.

۱– در مورد جعل‌ احکام‌ یا امضاء یا مهر یا فرمان‌ یا دست‌ خط‌ مقامات‌ دولتی‌ : جعل‌ باید به‌ اعتبار مقام‌ یا از حیث‌ مقام‌ آنان‌ صورت‌ گیرد و اگر جعل‌ در این‌ موارد جنبه‌ مشخصی‌داشته‌ باشد مشمول‌ جعل‌ نمی‌گردد. در رابطه‌ با این‌ بند می‌توان‌ اشاره‌ای‌ به‌ ماده‌ ۹۵ از قانون‌ مجازات‌ جرائم‌ نیروهای‌ مسلح‌ نمود که‌ اشعار می‌دارد : « هر نظامی‌ که‌ حکم‌ یا امضاء یا مهر یا فرمان‌ یا دستخط‌ فرماندهی‌ کل‌ قوا را به‌ اعتبار مقام‌ وی‌ جعل‌ کند یا با علم‌ به‌ جعل‌ یا تزویر استعمال‌ نماید به‌ حبس‌ از سه‌ تا پانزده‌ سال‌ محکوم‌ خواهد شد. » نکته‌ای‌ که‌ می‌توان‌ در اینجا بدان‌ اشاره‌ نمود این‌ است‌ که‌ « حکم‌ یا فرمان‌ می‌تواند کتبی‌ یا شفاهی‌باشد ولی‌ با توجه‌ به‌ جرم‌ دانستن‌ استعمال‌ آنها ظاهراً منظور احکام‌ و فرامین‌ کتبی‌ است‌ چون‌ استعمال‌ حکم‌ یا فرمان‌ شفاهی‌ مصداق‌ ندارد. »

۲– نکات‌ مربوط‌ به‌ ماده‌ ۵۲۵ و بندهای‌ آن‌: در این‌ رابطه‌ می‌توان‌ به‌ ماده‌ ۶۶ از قانون‌ تجارت‌ الکترونیکی‌ مصوب‌ ۱۳۸۲ و ماده ‌۵۲ از قانون‌ حفاظت‌ و بهره‌برداری‌ از جنگلها و مراتع‌ مصوب‌ مرداد ماه‌ ۱۳۴۶ و ماده‌ ۱۱ ازقانون‌ انحصار بازرگانی‌ خارجی‌ مصوب‌ تیرماه‌ ۱۳۱۱ با اصلاحات‌ بعدی‌ و ماده‌ ۱۰ از قانون‌ تخلفات‌، جرایم‌ و مجازات‌های‌ مربوط‌ به‌ اسناد سجلی‌ و شناسنامه‌ و ماده‌ ۱۰ ازقانون‌ اصلاح‌ قوانین‌ و مقررات‌ موسسه‌ استاندارد و تحقیقات‌ صنعتی‌ ایران‌ و ماده‌ ۲ از قانون‌ منع‌ خرید و فروش‌ کوپنهای‌ کالاهای‌ اساسی‌ مصوب‌ ۱۳۶۷/۰۱/۲۳ و ماده‌ ۱ از قانون‌ نحوه‌ مجازات‌ اشخاصی‌ که‌ در امور سمعی‌ و بصری‌ فعالیت‌ غیر مجاز می‌نمایند را به‌ جهت‌ تکمیل‌ مبحث‌ اشاره‌ نمود.

۱-  « منظور از تمبر در ماده‌ ۵۲۵ تمبرهای‌ دولتی‌ می‌باشد.»

۲- بند ۵ ماده‌ ۵۲۵ ناظر به‌ اسکناسهای‌ رایج‌ است‌ نه‌ اسکناسهایی‌ که‌ از جریان‌ خارج‌ شده‌ و فاقد اعتبار قانونی‌ است‌.

۳- ماده‌ ۵۲۶ و توضیحات‌ مربوطه‌ در این‌ ماده‌ جعل‌ یا وارد نمودن‌ اسکناس‌ باید به‌ قصد برهم‌ زدن‌ اقتصاد داخلی‌ و یا اخلال‌ در نظام‌ پولی‌ یا بانکی‌ یا اقتصادی‌ یا بر هم‌ زدن‌ امنیت‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ کشور باشد در غیر اینصورت‌ مرتکب‌ به‌ مجازات‌ مندرج‌ در بند ۵ ماده‌ ۵۲۵ به‌ حبس‌ از یک‌ تا ۱۰ سال‌ محکوم‌ خواهد شد. تشخیص‌ محارب‌ بودن‌ در ماده‌ ۵۲۶ با ملاک‌هایی‌ چون‌ « جعل‌اسکناس‌ رایج‌ داخلی‌ در صورت‌ وجود قصد مبارزه‌ با نظام‌ ( قصد براندازی‌ ) یا عضویت‌ در باند مجازات‌ محاربه‌ را در پی‌ خواهد داشت‌. »

۴- جعل‌ مدارک‌ تحصیلی‌ ذکر شده‌ در ماده‌ ۵۲۷ این‌ ماده‌ دارای‌ ۲ اشکال‌ شکلی‌ و ماهیتی‌ است‌.

اشکال‌ شکلی‌ : به‌ کار بردن‌ واژه‌ « یا » در ماده‌ ۵۲۷ است‌ که‌ معنی‌ آن‌ این‌ چنین‌ می‌شود : یا وی‌ از کارکنان‌ وزارتخانه‌ها یا سازمان‌های‌ دولتی‌ باشد و یا به‌ نحوی‌ از انحاء در امرجعل‌ یا استفاده‌ از مدرک‌ جعلی‌ شرکت‌ داشته‌ باشد که‌ باید به‌ جای‌ « یا » از حرف‌ عطف‌ « و » استفاده‌ می‌شد.

اشکال‌ ماهیت‌ : نفس‌ پیش‌بینی‌ حداکثر مجازات‌ برای‌ کارکنان‌ دولت‌ است‌. این‌ تشدید تنها در صورتی‌ می‌تواند قابل‌ توجیه‌ باشد که‌ کارمند دولت‌ با سوء استفاده‌ از سمت‌ خود به‌ جعل‌ این‌ مدارک‌ یا استفاده‌ از آنها دست‌ زند والّا چه‌ دلیلی‌ دارد که‌ با یک‌ کارمند دون‌ پایه‌ شهرداری‌ به‌ دلیل‌ شرکت‌ در جعل‌ مدارک‌ تحصیلی‌ دانشگاهی‌ ( که‌ هیچ‌ ربطی‌ به‌ سمت‌ وی‌ندارد ) برخوردی‌ سخت‌تر از برخورد با یک‌ فرد عادی‌ در پیش‌ گرفته‌ شود.

( نظر محقق‌ ) : اشکال‌ شکلی‌ که‌ از سوی‌ برخی‌ از حقوقدانان‌ وارد شده‌ است‌ صحیح‌ و به‌ جا به‌ نظر می‌رسد اما در مورد اشکال‌ ماهیتی‌ این‌ ماده‌ بین‌ حقوقدانان‌ کیفری‌ اختلاف‌ است‌ هر چند که‌ نظر ذکر شده‌ دارای‌ طرفدارانی‌ است‌ اما به‌ نظر محقق‌ این‌ نظر با چند ایراد روبه‌ روست‌.

۱- کارمند دولت‌ بودن‌ مستلزم‌ آن‌ است‌ که‌ شخص‌ در خدمت‌ دولت‌ باشد و از هر عملی‌ که‌ به‌ موجب‌ ضرر به‌ دولت‌ و جامعه‌ که‌ تحت‌ نظارت‌ اوست‌ خودداری‌ نماید و حتی‌ در صورت‌ اطلاع‌ از آن‌ به‌ نحوی‌ برخورد نماید چرا که‌ این‌ عمل‌ افراد جامعه‌ را نسبت‌ به‌کارمندان‌ دولت‌ و نهادهای‌ دولتی‌ بد بین‌ می‌کند.

۲- معمولاً افراد کارمندی‌ اقدام‌ به‌ این‌ عمل‌ می‌نمایند که‌ توانایی‌ کتمان‌ آن‌ و مخفی‌ نگه‌ داشتن‌ آن‌ را بنابه‌ سمتی‌ که‌ دارند دارا باشند.

۳- بر فرض‌ اینکه‌ شخص‌ حتی‌ یک‌ کارمند دون‌ شهرداری‌ باشد اگر این‌ عمل‌ را انجام‌ دهد در واقع‌ عملی‌ را انجام‌ داده‌ که‌ از او دور از انتظار است‌ چرا که‌ دولت‌ در انتخاب‌ کارکنان‌ خود مراحل‌ و نظارتها و تحقیقاتی‌ را بعمل‌ می‌آورد تا بتواند اصلح‌ترین‌ افراد را برگزیند سپس‌ انجام‌ چنین‌ جرمی‌ خدشه‌ای‌ بر اعتبار دولت‌ خواهد بود. هر چند ایرادات‌ محقق‌ و نظرات‌ او در این‌ زمینه‌ صحیح‌ باشد اما با توجه‌ به‌ اصل‌ تفسیر قوانین‌ کیفری‌ به‌نفع‌ متهم‌ باید قائل‌ به‌ پذیرفتن‌ نظریه‌ ابتدائی‌ بود مگر اینکه‌ کارمند جعل‌ را بنابه‌ سمت‌ و اعتبار و مقام‌ خود انجام‌ دهد و یا از معلوماتی‌ که‌ نسبت‌ به‌ اوراق‌ اداری‌ و دولتی‌ کسب‌ کرده‌ سوء استفاده‌ نماید در غیر اینصورت‌ نظریه‌ اول‌ اصلح‌تر خواهد بود.

۴- جعل‌ در اسناد و نوشته‌های‌ غیر رسمی‌ ماده‌ ۵۳۶ حکم‌ کلی‌ موجود این‌ ماده‌ اعم‌ از کارمندان‌ دولتی‌ و افراد عادی‌ و غیرکارمند را در بر می‌گیرد و در آن‌ علاوه‌ بر جبران‌ خسارت‌ موجب‌ حبس‌ از ۶ ماه‌ تا دو سال‌ یا جزای‌ نقدی‌ از سه‌ تا دوازده‌ میلیون‌ ریال‌ است‌.

۵- جعل‌ در اسناد و نوشته‌های‌ رسمی‌ جعل‌ در اسناد و نوشته‌های‌ رسمی‌ در دو ماده‌ ۵۳۲ و ۵۳۳ قانون‌ تعزیرات‌ مورد نظر قانون‌ گذار قرار گرفته‌ است‌. ماده‌ ۵۳۲ : « هر یک‌ از کارمندان‌ و مسؤولان‌ دولتی‌ که‌ در اجرای‌ وظیفه‌ خود در احکام‌و تقریرات‌ و نوشته‌ها و اسناد و سجّلات‌ و دفاتر و غیر آنها از نوشته‌ها و اوراق‌ رسمی‌ تزویر کند اعم‌ از اینکه‌ امضاء یا مهری‌ را ساخته‌ یا امضاء یا مهر یا خطوط‌ را تحریف‌ کند، یا کلمه‌ای‌ الحاق‌ کند یا اسامی‌ اشخاصی‌ را تغییر دهد علاوه‌ بر مجازات‌های‌ دادرسی‌ وجبران‌ خسارت‌ وارده‌ به‌ حبس‌ از یک‌ تا پنج‌ سال‌ یا به‌ پرداخت‌ شش‌ تا سی‌ میلیون‌ ریال‌جزای‌ نقدی‌ محکوم‌ خواهد شد. »

نکات :

۱- این‌ ماده‌ حکمی‌ عام‌ است‌ و هر جا که‌ حکم‌ خاصی‌ موجود باشد باید برابر آن‌ رفتار کرد مانند جعل‌ در ماده‌ ۵۲۴ و ۵۲۵ .

۲- جعلی‌ که‌ توسط‌ مأمورین‌ دولت‌ و کارکنان‌ اداری‌ آن‌ صورت‌ گیرد مشمول‌ ماده ‌۵۳۲ می‌شود و جعلی‌ که‌ توسط‌ افراد غیر کارمند صورت‌ می‌پذیرد مشمول‌ ماده‌ ۵۳۳ خواهد بود.

۳- برابر ماده‌ ۵۳۲ ارتکاب‌ جرم‌ جعل‌ در اسناد رسمی‌ توسط‌ کارمندان‌ دولت‌ باید در اجرای‌ وظایف‌ آنها صورت‌ گیرد، هر چند که‌ عمل‌ جعل‌ خارج‌ از وقت‌ اداری‌ و حتی‌ در منزل‌ او صورت‌ پذیرد.

۴- جعل‌ در رونوشت‌ مصدق‌ یا در برگه‌ المثنی‌ اسناد رسمی‌ نیز باید در حکم‌ جعل‌ در اسناد رسمی‌ محسوب‌ گردد.

۵- عکس‌ برداری‌ از اوراق‌ و مدارک‌

برای‌ تحقق‌ جعل‌ در موضوع‌ عکس‌ برداری‌ از اوراق‌ و مدارک‌ مذکور در ماده‌ ۵۳۷ نیاز به‌ ۲ شرط‌ و ۲ رکن‌ اساسی‌ است‌ :

۱- عدم‌ علامت‌ و مهری‌ که‌ نشان‌ دهند بدل‌ بودن‌ عکس‌ یا رونوشت‌ با اصل‌ کند.

۲- استفاده‌ از آن‌ به‌ جای‌ اصل‌ .

جعل‌ گواهی‌ پزشکی‌ :

جعل‌ گواهی‌ پزشکی‌ و استفاده‌ از آن‌ در ماده‌ ۵۳۸ مطرح‌ شده‌ است‌ : « هر کس‌ شخصاً یا توسط‌ دیگری‌ برای‌ معافیت‌ خود یا شخص‌ دیگری‌ از خدمت‌ دولت‌ یا نظام‌ وظیفه‌ یا برای‌تقدیم‌ به‌ دادگاه‌ گواهی‌ پزشکی‌ به‌ اسم‌ طبیب‌ جعل‌ کند به‌ حبس‌ از شش‌ ماه‌ تا یک‌ سال‌ یا به‌ سه‌ تا شش‌ میلیون‌ ریال‌ جزای‌ نقدی‌ محکوم‌ خواهد شد. »

نکات‌ مربوط‌ به‌ ماده‌ مذکور:

۱- ماده‌ ۵۳۸ حکم‌ خاص‌ و جدیدی‌ را ارائه‌ نموده‌ است‌ هر چند که‌ با وجود ماده‌ ۵۳۶ لزومی‌ به‌ ذکر ماده‌ ۵۳۸ در قانون‌ مجازات‌ نبوده‌ است‌ چرا که‌ نسبت‌ به‌ ماده‌ ۵۳۶ برخورد شدیدتری‌ نداشته‌ است‌.

( نظر محقق‌ ) : البته‌ با توجه‌ به‌ این‌ که‌ ماده‌ ۵۳۸ مجازات‌ کمتری‌ نسبت‌ به‌ ماده‌ ۵۳۶ در نظر گرفته‌ است‌ شاید بتوان‌ این‌ ماده‌ را از این‌ نظر که‌ جعل‌ در گواهی‌ پزشکی‌ در برخی‌ از موارد خاص‌ کمتر به‌ افراد ثالث‌ ضرر می‌رساند و بیشتر از آن‌ برای‌ معافیت‌ پزشکی‌ از خدمت‌ وظیفه‌ و خدمت‌ به‌ دولت‌ استفاده‌ می‌شود قانون‌ گذار خواسته‌ تا از شدت‌ مجازات‌ به‌ نحوی‌ کاسته‌ و از عواقب ناشی‌ از آن‌ در جامعه‌ بکاهد، اما بنابر متن‌ گاهی‌ این‌ گواهی‌جعل‌ شده‌ برای‌ تقدیم‌ به‌ دادگاه‌ به‌ کار برده‌ می‌شود که‌ در این‌ موارد باید شدت‌ مجازات‌ را افزایش‌ داد چرا که‌ حکمی‌ که‌ بر مبنای‌ یک‌ گواهی‌ جعل‌ شده‌ صادر می‌شود علاوه‌ برصدور حکم‌ بر ضرر طرف‌ دیگر دعوی‌ اساس‌ عدالت‌ و وجدان‌ قضایی‌ را نیز دچار تشویش‌ و اشتباه‌ می‌اندازد.

۲- در این‌ ماده‌ اکثر حقوقدانان‌ معتقد بر این‌ هستند که‌ جعل‌ گواهی‌ پزشکی‌ از ابتدا تا انتها باید صورت‌ بپذیرد و اگر شخصی‌ نام‌ دیگری‌ را که‌ در گواهی‌ پزشکی‌ وجود دارد محو و نام‌ خود را به‌ جای‌ آن‌ الحاق‌ کند مشمول‌ ماده‌ ۵۳۶ یعنی‌ جعل‌ در اسناد غیر رسمی‌خواهد شد.

۳- جعل‌ گواهی‌ پزشکی‌ در این‌ ماده‌ باید با یکی‌ از سه‌ مقاصد زیر صورت‌ پذیرد.

۱- تقدیم‌ به‌ دادگاه‌

۲- معافیت‌ از نظام‌ وظیفه‌

۳- معافیت‌ از خدمت‌ دولت‌.

۴- در این‌ ماده‌ مباشر جرم‌ کسی‌ است‌ که‌ عمل‌ مادی‌ جرم‌ را انجام‌ داده‌ است‌ مگر در مواردی‌ که‌ آمر شخص‌ دیگری‌ را برای‌ این‌ کار فریب‌ داده‌ یا اجبار نماید به‌ گونه‌ای‌ که‌شخص‌ آلت‌ دست‌ او باشد مانند صغیر غیر ممیز یا مجنون‌ یا یک‌ شخص‌ ناآگاه‌ در این‌موارد بین‌ شخص‌ مسئول‌ و فاقد مسئولیت‌ تفاوت‌ قائل‌ خواهیم‌ شد و آمر را در اینجا به‌مجازات‌ مباشر معنوی‌ اعم‌ از اکراه‌ کننده‌ و یا مغبون‌ کننده‌ مجرم‌ خواهیم‌ دانست‌.

صدور گواهی‌ نامه‌ خلاف‌ واقع‌ :

موضوع‌ این‌ عنوان‌ در ۲ ماده‌ ۵۳۹ و ۵۴۰ قانون‌ جزا پیش‌ بینی‌ شده‌ است‌. ماده‌ ۵۳۹ « هرگاه‌ طبیب‌ تصدیق‌ نامه‌ خلاف‌ واقع‌ درباره‌ شخصی‌ برای‌ معافیت‌ از خدمت‌ در ادارات‌ رسمی‌ یا نظام‌ وظیفه‌ یا برای‌ تقدیم‌ به‌ مراجع‌ قضایی‌ بدهد به‌ حبس‌ از شش‌ ماه‌ تا دو سال‌ یا به‌ سه‌ تا دوازده‌ میلیون‌ ریال‌ جزای‌ نقدی‌ محکوم‌ خواهد شد. »

 نکات‌ :

۱- همین‌ که‌ طبیب‌ با آگاهی‌ نسبت‌ به‌ یک‌ طرف‌ گواهی‌ غیر واقع‌ ارائه‌ می‌کند برای‌ مسئول‌ شناختن‌ او کافی‌ است‌ هر چند که‌ شخص‌ از آن‌ استفاده‌ نکرد یا نتوانسته‌ از آن‌ استفاده‌ کند.

۲- «این‌ جرم‌ از جرائم‌ مطلق‌ است‌ و صرف‌ صدور تصدیق‌ نامه‌ جرم‌ محسوب‌ می‌گردد البته‌ باید آن‌ را به‌ درخواست‌ کننده‌ یا یکی‌ از مراجع‌ مندرج‌ در این‌ ماده‌ داده‌ باشد. »

( نظر محقق‌ ) : ممکن‌ است‌ گاهی‌ شخص‌ دچار بیماری‌ باشد که‌ او را از خدمت‌ نظام‌ وظیفه‌ و یا خدمت‌ عمومی‌ معاف‌ می‌کند و او پس‌ از مراجعه‌ به‌ پزشک‌ و دریافت‌ تصدیق‌نامه‌ از این‌ بیماری‌ فارغ‌ شود یا به‌ عبارت‌ دیگر تندرستی‌ خود را بدست‌ آورده‌ باشد اما گواهی‌ پزشک‌ را تقدیم‌ نکرده‌ و پس‌ از تقدیم‌ آن‌ و معاینه‌ خود گواهی‌ پزشک‌ را خلاف‌ واقع‌ تشخیص‌ دهند .

در اینجا آیا می‌توان‌ پزشک‌ را به‌ مجازات‌ مذکور در ماده‌ ۵۳۹ محکوم‌ کرد؟

در اینجا باید به‌ ۲ نکته‌ اشاره‌ نمود :

۱- شخص‌ بیمار بوده‌ و توانایی‌ بهبودی‌ بیماری‌ در آینده‌ از او دور از انتظار بوده‌ است‌.

۲- شخص‌ بیمار بوده‌ اما با کمی‌ درمان‌ احتمال‌ بهبود بیماری‌ او حتمی‌ است‌ .

در مورد اول‌ به‌ نظر بنده‌ پزشک‌ فاقد مسئولیت‌ است‌ .

اما در مورد دوم‌ اگر او این‌ گواهی‌ را صادر نماید و با شخص‌ مراجعه‌ کننده‌ نیز در این‌ زمینه‌ تبانی‌ کرده‌ باشند و سوء قصد او بنابه‌ مراتبی‌ احراز گردد باید صدور تصدیق‌ نامه‌ را از سوی‌ پزشک‌ خلاف‌ واقع‌ دانست‌ و بنابر ماده‌ ۵۳۹ با او برخورد قانونی‌ نمود.

شرکت‌ در آزمون‌ بجای‌ دیگری‌ :

این‌ موضوع‌ در ماده‌ ۵۴۱ قانون‌ تعزیرات‌ گنجانده‌ شده‌ است‌. عمل‌ شرکت‌ در آزمون‌ بجای‌ دیگری‌ عملاً جعل‌ محسوب‌ نمی‌شود اما بدلیل‌ حیله‌ و تقلب‌ به‌ کار رفته‌ در آن‌ فصل‌ راجع‌ به‌ جعل‌ و تزویر آمده‌ است‌. در مورد کارت‌ ورد به‌ جلسه‌ هم‌ باید متذکر شویم‌ که‌ اگر کارت‌ ورودی‌ بدون‌ مهر باشد فاقد جنبه‌ کیفری‌ است‌ و اگر ممهور به‌ مهر باشد عنوان‌جعل‌ صادق‌ خواهد بود .

شرکت‌ در آزمون‌ بجای‌ دیگری‌ که‌ در ماده‌ ۵۴۱ آمده‌ است‌ تنها موسسات‌ آموزشی‌ مشابه‌ و موارد مصرح‌ ( اعم‌ از دولتی‌ یا غیر دولتی‌ ) را در بر می‌گیرد. بنابراین‌ شرکت‌ در آزمون‌ راهنمایی‌ و رانندگی‌ به‌ جای‌ دیگری‌ و یا کلاس‌های‌ تقویتی‌ و کنکورهای‌ آزمایشی‌ را شامل‌ نمی‌شود .

عنصر مادی‌ این‌ جرم‌ شرکت‌ در آزمون‌ است‌ و لازمه‌ تحقیق‌ عنصر مادی‌ این‌ است‌ که‌ شخص‌ لااقل‌ پس‌ از شروع‌ امتحان‌ در بخشی‌ از آن‌ شرکت‌ نموده‌ باشد نه‌ اینکه‌ در درب‌ ورودی‌ متوجه‌ تقلب و جعل بدون‌ کارت‌ ورود به‌ جلسه‌ او شوند.

با تشکر از آقای مسعود عرفانیان بابت ارسال مقاله حاضر .

فرید خدائی فر
vakil@vakil.net
۲ دیدگاه
  • شهریار
    ارسال شده در ۴ تیر ، ۱۳۹۷ / ساعت : 21:32 / پاسخ

    مطالب خیلی مورد استفاده قرارگرفت.ممنون

  • امین
    ارسال شده در ۱۰ اردیبهشت ، ۱۳۹۹ / ساعت : 21:32 / پاسخ

    فوق العاده عالی ممنونم

ارسال دیدگاه